سرانجام شوم ازدواج با دختری که ۱۰ سال بزرگ‌تر بود | من نامزد قبلیم را خیلی دوست داشتم اما...

همشهری آنلاین شنبه 10 خرداد 1404 - 09:11
مرد جوانی که دستگیر و به کلانتری برده شده بود گفت که شکست عشقی او سرآغاز بدبختی‌هایش بوده است.

به گزارش همشهری آنلاین، جوان ۳۰ ساله‌ای که توسط مأموان پلیس دستگیر و به کلانتری نواب صفوی مشهد برده شده بود، گفت: در یکی از روستاهای اطراف مشهد به دنیا آمدم و در کنار پدرم به امور کشاورزی مشغول شدم. اوضاع اقتصادی پدرم به هیچ وجه مناسب نبود، به همین خاطر خواهرم زمانی که ۱۴سال بیشتر نداشت، به اجبار خانواده‌ام تن به ازدواج با مردی میان‎سال داد که هیچ سنخیتی با هم نداشتند. اینگونه بود که خواهرم بعد از ۵ سال زندگی مشترک از شوهر معتادش طلاق گرفت و به خانه پدرم بازگشت چراکه دیگر نمی‌توانست توهمات و کتک‌های مردی را تحمل کند که مواد مخدر همه چیزش بود.

من هم در این شرایط و در حالی که وارد هجدهمین بهار زندگیم شده بودم، به دختر همسایه دل باختم. سمیرا ۳سال کوچک‌‎تر از من بود و چهره‌ای شاد داشت و با خنده‌ها و هیجان‌هایش به من انرژی می‌داد. آن روزها به چیزی جز سمیرا نمی‌اندیشیدم و او همه رویاها و آرزوهایم بود تا اینکه بالاخره با توافق خانواده‌ها و با عقد غیررسمی با یکدیگر نامزد شدیم و اینگونه روزهای شاد زندگی من شروع شد.

۲ سال بعد به طور ناگهانی پدر سمیرا از برگزاری مراسم عقدکنان رسمی سر باز زد و مخالفت خودش را با ازدواج رسمی ما اعلام کرد. او اجازه نداد من و سمیرا پای سفره عقد بنشینیم چراکه مرا با وضعیت بیکاری و اقتصاد پایین خانواده‌ام مناسب دخترش نمی‌دید. او دست خانواده‌اش را گرفت و به شهر دیگری نقل مکان کردند.

با رفتن سمیرا از زندگیم ضربه سخت روحی و روانی به من وارد شد و گوشه‌گیر شدم. جوانی ساکت و آرام بودم که فقط در کنار پدرم به مزرعه می‌رفتم و مشغول کار می‌شدم. یک سال بعد از این ماجرا بود که پدرم پیشنهاد داد با راضیه ازدواج کنم. او دختر صاحب زمین‌هایی بود که پدرم در آنجا کشاورزی می‌کرد.

پدر راضیه وضعیت مالی خوبی داشت و تقریبا از افراد ثروتمند روستا محسوب می‌شد ولی من زیاد راضی به این ازدواج نبودم چراکه راضیه ۱۰ سال از من بزرگ‎‌تر بود و نمی‌توانستیم یکدیگر را درک کنیم. با وجود این، با اصرارهای پدرم، پذیرفتم و متقاعد شدم که با راضیه ازدواج کنم.

او دختر خوب و بااخلاقی بود و من به این خاطر خوشحال بودم. طولی نکشید که برای زندگی مشترک به شهر آمدیم و من با سفارش پدر راضیه در یک شرکت خصوصی به عنوان آبدارچی مشغول کار شدم. بعد از یک سال خداوند پسری به ما عنایت کرد که فضای زندگی مشترک ما را تغییر داد. در این شرایط برادر راضیه هم به شهر آمد تا در کنار ما زندگی کند و اختلافات ما از همین‌جا شروع شد چراکه اخلاق و رفتار من و عباس به‌شدت با یکدیگر متفاوت بود و من نمی‌توانستم رفتارهای کودکانه او را تحمل کنم.

در این شرایط پدر و مادر راضیه هم به مشهد می‌آمدند و مدتی طولانی را در خانه ما مهمان می‌شدند که این موضوع هم به اختلافات بین من و راضیه دامن می‌زد چراکه آنها در این مدت در زندگی ما دخالت می‌کردند و رفتارهای راضیه هم تغییر می‌کرد.

من که اهل هیچ دود و دمی نبودم، به خاطر همین درگیری های خانوادگی به مصرف سیگار و بعد هم به استعمال مواد مخدر روی آوردم و مدتی بعد از محل کارم اخراج شدم. دیگر نمی‌توانستم مخارج زندگی را تامین کنم به همین خاطر راضیه را به همراه پسرم به روستا فرستادم تا مدتی را در کنار خانواده‌اش روزگار بگذراند. من هم که آواره کوچه و خیابان‌ها شده بودم، به‌سختی مخارج اعتیادم را تامین می‌کردم.

در همین روزها بود که هنگام پرسه‌زنی در یکی از خیابان‌ها چشمم به موتورسیکلتی افتاد که روشن بود. شیطان فریبم داد و موتورسیکلت را به سرقت بردم. پلاک آن را کندم و یک پلاک دست‎نویس روی آن نصب کردم و به مسافرکشی با آن پرداختم تا حداقل هزینه‌های اعتیادم را تامین کنم.

چند روز بعد با موتورسیکلت به روستا رفتم تا همسر و فرزندم را ببینم، ولی بازهم درگیری بین من و خانواده راضیه شروع شد. پدرش گفت باید تکلیف دخترش را روشن کنم و من هم گفتم با موتورسیکلت کار می کنم و زمانی که توانستم خانه‌ای را اجاره کنم، به سراغ همسرم می‌آیم.

اینگونه بود که دوباره به مشهد بازگشتم و به مسافرکشی با موتورسیکلت سرقتی ادامه دادم، ولی چند روز بعد ناگهان گشت موتوری کلانتری شهید نواب صفوی در کنارم توقف کرد و ماموران با مشاهده پلاک موتورسیکلت مرا به کلانتری انتقال دادند. اینجا هم مجبور شدم به ماجرای سرقت موتورسیکلت اعتراف کنم.

در حالی که جوان ۳۰ ساله مدعی بود آبرویش رفته و همسرش حتما طلاق می‌گیرد، رصدهای اطلاعاتی ماموران انتظامی با دستور ویژه سرهنگ علی ابراهیمیان رئیس کلانتری نواب صفوی برای کشف سرقت‌های احتمالی دیگر این جوان آغاز شد.

منبع خبر "همشهری آنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.