کنش‌های اخیر خاتمی به چه معناست؟/ پذیرش خاتمی فتنه‌گر توسط شیخ حسین انصاریان، یعنی حرکت در مسیر عادی‌سازی فتنه

الف شنبه 10 خرداد 1404 - 20:44
«اینکه شیخ حسین انصاریان «یکی از اضلاع اصلیِ فتنه» را به دیدار پذیرفته، خواسته یا ناخواسته، در جهت عادی‌سازیِ فتنه گام برداشته و هیچ توجیهی، نمی‌تواند خطای بزرگ وی را برطرف کند. جبهۀ انقلاب، باید تعارفات شبه‌دینی و ملاحظات شبه‌اخلاقی را کنار بگذارد و تنها به «خط قرمز ماندنِ فتنه» اندیشه کند».

سایت رجانیوز نوشت:

۱. اصحاب فتنه، «خط قرمزِ انقلاب» هستند و نباید این خط قرمز، کم‌رنگ و بی‌اعتبار شود. ابتدا باید «فتنۀ سال هشتادوهشت» را شناخت تا بتوان دربارۀ اصالت و اهمّیّت این خط قرمز سخن گفت. صحنه‌گردان‌های فتنه، از موسوی و کروبی تا هاشمی و خاتمی، همگی بر «تحدید قدرتِ آیت‌الله خامنه‌ای»، وفاق و اجماع کرده بودند. نهایتِ ناآگاهی است اگر گمان کنیم مسألۀ فتنه، احمدی‌نژاد بوده است؛ چنان‌که آیت‌الله مصباح تصریح کرد، غایت و غرض فتنه، شخص آیت‌الله خامنه‌ای بود و می‌رفت که منزلت و مکانت ایشان زائل شود و اصحاب فتنه، زمینه را برای تغییر ساختار و منطق قدرت، فراهم کنند. نظام تا لبۀ پرتگاه رفت و هزینه‌های فراوان پرداخت. شکاف‌هایی که اصحاب فتنه پدید آوردند، همچنان پابرجاست و جراحت‌های اجتماعی، همچنان ترمیم نشده است. آیت‌الله خامنه‌ای در توصیف ماهیّت فتنه، به سه خصوصیّت اشاره کرد: «طراحی‌شده»، «پیچیده»، «بسیار خطرناک». بااین‌حال، آیت‌الله خامنه‌ای در طول هشت ماه به‌طول‌انجامیدن فتنه، بارها از فتنه‌گران خواست که نسبت به آن اعلام برائت کنند، اما هیچ‌یک به دعوت او، پاسخ مثبت ندادند، از جمله محمد خاتمی که صحنه‌گردانی و حمایت می‌کرد و بر این باور بود که آیت‌الله خامنه‌ای در موقعیّت ضعف و سستی قرار گرفته و می‌توان با فشار اجتماعی و رسانه‌ای، او را وادار به تسلیم کرد. در این موقعیّت بود که مکنونات درونیِ اصحاب فتنه، آشکار شد و این از علائم منافقان است که در «بزنگاه‌ها» و «بحران‌ها»، هویّت حقیقی خویش را آشکار می‌کنند؛ چراکه می‌پندارند حکومت اسلامی در معرض فروپاشی و زوال قرار گرفته و توان رویارویی و پاسخگویی ندارد. به تعبیر آیت‌الله خامنه‌ای، آنچه که در این فتنه صورت گرفت، «جُرم نابخشودنی» است.
 
۲. اینک لایۀ طرّاحِ جریان اصلاحات، در پی «عادی‌سازی» است؛ البته عادی‌سازی یعنی زدودن هنجارها و قواعد انقلابی و عبور از خطوط قرمز، چراکه اینان، انقلاب و انقلابی‌گری را نامعقول و غیرعادی و غلط می‌شمارند. در طرح اصلاحات در دهۀ هفتاد نیز به‌عنوان توسعۀ سیاسی و دموکراتیزاسیون، آنها همین غایت را دنبال می‌کردند. بدین‌جهت، اینک شخصیّت‌های اصلیِ خویش را که مطرود و منزوی شده‌اند، به بازی سیاسی بازمی‌گردانند. کنش‌های محمد خاتمی در یک سال اخیر، چنین معنا و غرضی دارد. آنها می‌خواهند از ظرفیّت خاتمی برای بازسازی سیاسی و اجتماعی خود استفاده کنند؛ اما نه به‌صورت رادیکال و ناگهانی، بلکه به‌تدریج و به‌گونۀ نامحسوس. «احیای خاتمی»، طرح ناگفتۀ راهبردپردازان امنیتیِ جریان اصلاحات است. مهدی کروبی، رفع حصر گردید و می‌خواهند به سراغ میرحسین موسوی نیز بروند و زمینه را برای کنشگری سیاسی او نیز آماده کنند. بازی‌سازی سیاسی، این‌چنین صورت‌بندی می‌شود؛ قطعات به‌ظاهرِ نامرتبط و مجزا، آرام‌آرام در کنار یکدیگر می‌نشینند و ناگهان، رقیب احساس می‌کند که در چنبرۀ شرایط و اقتضائات، قفل شده است. سیاست، هنر ساختنِ شرایط انقباضی برای رقیب است؛ بی‌آن‌که او این طرح را احساس کند و واکنش نشان بدهد. این‌که من در نوشته‌هایم، دولت پزشکیان را «دولت ترمیدور» می‌خوانم، به همین سبب است که در سایۀ ریاست او، طرح‌های اصلاح‌طلبانه در حال انجام است و ساحت سیاست و تدبیر، در حال بازگشت به دورۀ اصلاحات است؛ دوره‌ای که آیت‌الله خامنه‌ای، آن را «واگرایی‌های دهۀ هفتاد» خواند. البته پزشکیان به دلیل ساده‌نگری و فقدان تفکّر، نقش چندانی در این معادلۀ ساختاری و استحاله‌زا ندارد و در پشت‌صحنه، مدیریّت می‌شود. 
 
۳. به‌هرحال، مسأله در حد «یک دیدار ساده و خصوصی» نیست، که در این صورت، نیاز به رسانه‌ای‌شدن آن نبود، بلکه ایدۀ اصلی، «عادی‌سازیِ کنشگریِ اصحاب فتنه» و از جمله، احیای هویّت سیاسیِ محمد خاتمی است. شیخ حسین انصاریان، در چنین زمینی بازی کرده است. به‌نظرم نمی‌توان وی را نسبت به آنچه که رخ داده، بی‌اطلاع دانست؛ چون کنش‌های سیاسی او در دورۀ پسااغتشاش، حکایت از چرخش‌ها و نوسان‌هایی دارد. مایه‌های رهیافت عرفانی‌اش نیز به کمک وی آمده و او می‌تواند به استناد به آنها، تغییر خود را توجیه کند و حتی دیگرانی را که به خطوط قرمز، معتقد و متعهّد هستند، انکار و ملامت نماید. گذار سیاسی او، آنچنان هم نامحسوس و ناپیدا نیست؛ اشارات وی و حتی سکوت‌هایش، معنادار هستند و در بافت و کلّیّت سیاسی و اجتماعی، باید آنها را فهم کرد. اینک که وی «یکی از اضلاع اصلیِ فتنه» را به دیدار پذیرفته، خواسته یا ناخواسته، در جهت عادی‌سازیِ فتنه گام برداشته و هیچ توجیهی، نمی‌تواند خطای بزرگ وی را برطرف کند. جبهۀ انقلاب، باید تعارفات شبه‌دینی و ملاحظات شبه‌اخلاقی را کنار بگذارد و تنها به «خط قرمز ماندنِ فتنه» اندیشه کند. هیچ شخصیّتی، مهم‌تر از نگهداشت این خط قرمز نیست.

منبع خبر "الف" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.