همشهری آنلاین- سحر جعفریانعصر: شاید به قدر دهها میلیون تومانی که جیرینگی هزینه میکنند و یا به اعتبار آنها که پیشتر کمی دستی در نقاشی داشته و حالا از قضا تاتوآرتیستهای نام و نشان داریاند که تن و بدن خیلی از سلبریتیهای اسمی را آرایش دائم کرده و هنوز هم رنگ است که به زیر پوستشان می دوانند. برای آنها چه مشتری باشند و چه مجری تاتو اهمیتی ندارد جناب اوتِسی(کهنترین مومیایی طبیعی کشفشده) یخی با کوباندن ۶۱ خط و خال، جزو نخستینهای خالزن جهان است یا از دولتی سرِ یکی مثل کاپیتان جیمز کوک (دریانورد انگلیسی) کاشف جزیره تاهیتی (نزدیکترین خشکی بزرگ به استرالیا) است که رسم خالکوبی بومیان آن رهآورد و روال شده و یاحتی رکورد گینس برای زدن بیشترین تاتوی بدن به آقای لاکی دایمند ریچ نیوزلندی که کلی پیگمنت و سوسپانسیون (ترکیبات اصلی رنگ تاتو) زیر لایههای میانی پوستش جای داده، تعلق دارد. برای آنها که سکههای بسیار به بازار تاتوزنی میچرخانند فقط طرح از تِکستهای مفهومی و مینیمالهای معناگرا تا پرترههای هایپررئال و نیز سود از تومان تا دلار، مهم است.
میراثدارانِ «رفیق بیکلک، مادر»
موزیک، شلوغ است و بَکوکالِ صدای تاتوآرتیست معروف که دنبالکنندگانش در فضای مجازی به بیش از ۲ اِم میرسد: «حالا هی برید پیش ممد تتوکار یا شهره تتوزن محلتون و اونا هم هی با رنگای سُربی و طرحای کج و معوج که آدمو یاد دوره «رفیق بیکلک، مادر»، «سلطان رنج، پدر» و «عشق فقط دختر همسایه» میندازن، تنتون رو مورد التفات قرار میدن...بعد با چشم گریون نیاید بگید دستم به دامنت اینو یهجور کاورش کن...اگه پول گرون میگیرم ازتون، کار گرون هم تحویل میدم بهتون...». این محتوای پست اخیر آقای تاتوآرتیست پُرآوازه است که چند طرح دارک، فولکالر و ژاپنی در کپشن آن پیشنهاد شدهاست. پستی با هزاران لایک و صدها کامنتِ این چنینی: «سلام سلطان؛ یه طرح پرجزییات برای یه پا کامل چند درمیاد؟»، «قیمتگذاریتون سانتیه یا ساعتی؟»، «استاد؛ بینظیری»، «بهزادجان؛ سختترین جای بدن برای تتوزنی کجاست؟»، «سمیترین تتو؛ اسم پارتنر»، «تتو در منزل هم دارید؟» و پرتکرارترینشان بعد از قیمتگیری: «از هزینه دورههای آموزشیتون هم پست بذارید»،
تاتوزنی هایپررئالهای دلاری
روال برای مشاوره و نوبت گرفتن از یکی از تاتوآرتیستهای مشهور که انگشتشمارند این است که ابتدا ارتباط تلفنی برقرار و بعد حضوری مراجعه کرد: «تا حالا تتو انجام دادی؟ رنگ و جنس پوستت چیه؟ سیگار، مخدر یا مشروبات الکلی مصرف داری؟ بیماری خاصی داری؟ کدوم قسمت رو برای تتو در نظر گرفتی؟ طرح داری یا میخوای که ما برات سفارشی طراحی کنیم؟» این یک خوان از هفت خوان تشریفات سوزن و رنگزنی تاتوآرتیستهای مشهور است که سختترینشان، پرداخت هزینههای گزاف و تحمل درد در طول مدت اجرا که اغلب، زمانهایی طولانیاند: «قیمت تتوهای سبک و مینیمال از یه میلیونتومن شروع میشه. تتوهای ترکیبی قیمت پایه از ۵ میلیونتومن دارن. تتوهای رئال و هایپررئال هم که تکلیفشون روشنه از ۵۰ میلیونتومن قیمتگذاری شدن. اجرا روی قسمتای حساس بدن مثل گردن و پهلو که رشتههای عصبی و خونی متراکم دارن و البته پرکار و زمانبَر بودن طرح، قیمتا رو افزایش میده.»این قیمتها، دلاری هم میشوند اگر خود تاتوآرتیستها که به دریافت گواهینامههای جورواجور خالکوبی مینازند طرح تاتو را ویآیپی و سفارشی طراحی کنند: «هنرجو به شرط داشتن مارکتینگ مرتبط در فضای مجازی و فالوئر بالای ۱۰۰کا (هزار) پذیرفته میشه. دوره ۱۰ ساعته مقدماتی (آشنایی با تجهیزات و ترکیب رنگ) و دوره ۱۰ ساعته پیشرفته (تکنیکها و سبکهای اجرا) از ۳۰ تا 5۰ میلیونتومن.»
بدون تابلو ولی با فیس و افاده
«چه دَنگ و فَنگی؟ فیس و افاده کجا بود؟ اینا همه تجهیزات تخصصیه...همین تفنگ تتو(گان، پن و کویل)، رنگای گیاهی، سوزنای شکلی و شمارهای رو ببین یا این کاغذ استنسیل (کاغذ کپی طرح) و محلول الکتروم (انتقالدهنده طرح)؛ هر کدومشون نباشن یه جای تتو میلنگه» استند دست را کنار تخت تاتو میگذارد: «دستتو از بازو بذار روی استند. تکون نخور که وقت شیدینگه (سایهزنی).» سوزن گرد و پهن (ویژه سایهزنیهای روشن) به دستگاه پدرامجان، لطفا یه فیلم از این تکنیک که اجرا میکنم بگیر...» پدرام کم سن و سال است با دست و صورتی رنگی از تاتوهای پیچیده که اینور و آنور رفتنش در سالن جلوی چشم مشتریان، کم از شوی نمونهکار و ترغیب به تتوزنی ندارد. با دوربینی حرفهای پیش میآید و ضبط میکند: «خب دوستای گلم...اینم یه شیدینگ تَر و تمیز...به جزییات اجرا دقت کنید. این جلسه سوم از تتوی مشتری عزیزیمونه که تا چند ساعت دیگه فاینالش رو میبینید.» طرحِ نقش بسته بر بازوی عریض مشتری شکل و شمایلی سهبعدی از ببری خشمگین دارد که بیچک و چانه ۱۵۰ میلیونتومان آب خوردهاست. با آنکه تابلویی سر در این سالن بزرگ و پُر آمد و شد تاتو دیده نمیشود اما نشانش در فضای مجازی بسیار است.
بونژور؛ مسیو تاتوآرتیست
۱۶ ساعت گذشته و تازه کمی از طرح هایپررئال که نمایی از شخصیتی اساطیری دارد روی پای مشتری نقش بسته. تاتوآرتیست گاهی از نزدیک، نگاه به کاغذ طرح، گاهی از دور، چشم به بوم نقاشی خود یا همان پای مو تراشیده مشتری میاندازد. جدیست و عادت دارد با بهکار بردن اصطلاحات دهانپرکن فرنگی از نئوترادیشنال تا واترکالر کارش را رسمیت ببخشد. نشان به آن نشان که در کپشن یکی از پستهای تبلیغاتیاش نوشته: «اونقدر رئاله که فکر میکنی عکسه ولی این یه اثر هنریه؛ مثل تابلوی میلیارد دلاری «بونژور (سلام) موسیو کوربه» که شاهکاری از گوستاوکوربه، نقاشِ فرانسوی و پیشروی رئالیسم در نقاشیه».تاتوزنی به ساق و مچ پای مشتری که میرسد درد قوت میگیرد: «تو رو خدا بیحسی رو شارژ کن». تاتوآرتیستِ جدی، بیاعتنا درمیآید: «الان بیحسی بزنم پذیرش رنگ میاد پایین. بعد میای یقه منو پاره میکنی که چرا تتوت بهجای هیلد شدن از رنگریزی پاک شده؛ پس تحمل کن و هی هم نخارون. برسم به بخشای نولاینینگ (بدون خط) دردت کمتر میشه.» کار کاشت رنگدانههای رقیقشده با سولوشن به زیر پوست مشتریِ دردمند باز هم میماند برای جلسهای دیگر؛ امتدادی پر هزینه و دردآلود که این مشتری و باقی مشتریان ناگزیرند از آن.