به گزارش خبرنگار مهر، واکنش حماسی و عزتمندانه سحر امامی مجری شبکه خبر صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در هنگام حمله رژیم صهیونیستی به ساختمان شیشهای صدا و سیما، واکنش شاعران را برانگیخته است و شاعران در حال ستایش شجاعت و روحیه حماسی او هستند.
در ادامه گزارش «صدای روشن صبح است در گلوی سحر»، بخشی دیگر از واکنشهای شاعرانه به شجاعت و شهامت سحر امامی و خبرنگاران صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران را با هم میخوانیم؛
*
محمدرضا طهماسبی:
تا پرچم غیرت سلامی بالاست
بانگ هیجان و شادکامی بالاست
این گرد و غبار نیز خوابید ولی
انگشت اشاره «امامی» بالاست
*
علیاصغر شیری:
وسط خطبه خوانی زینب،
روضه حال و هوای دیگر داشت
باز عکس شهید آوردند،
شیرزنها به گریه افتادند
*
سیدعلی نقیب:
در گوش تمام کافران فریادی
بیواهمه دل به راه ایمان دادی
با غیرت زینبی تو روشن شد
معنای زن و زندگی و آزادی
*
محمدمهدی خانمحمدی:
این است خبر، بیخبران گوش شوید
از صفحهی تاریخ فراموش شوید
امروز خبر زندهتر از دیروزست
این خطبهی زینب است، خاموش شوید!
*
شهاب مهری:
از صحبت روشن «سحر» خواهد گفت
از مجری و قاب شعلهور خواهد گفت
دیروز تو اخبار جهان را گفتی
امروز جهان از تو خبر خواهد گفت
*
فاطمه عارفنژاد:
صدا، صدای سحر بود و شب شکافت به آنی
به لحن رعد ادا شد، چه خطبهای! چه بیانی!
نشست اول اخبار و چشم دوخت به تاریخ
برای دشمن ایران کشید خط و نشانی
که: «این پلیدترین دیو، این برادرِ ابلیس
به سرزمین یلان حمله کرده با چه گمانی؟
به دوش تکتک ما پرچم سهرنگ مقدس
به دست تکتک ما هست تیغ و تیر و کمانی
حبیب و قاسم و عباس اینطرف همه جمعند
اگر که آنطرف قصه هست شمر و سنانی»
صدا، صدای سحر بود و مثل صبح درخشید
شدند مات رجزخوانیاش چه بیخبرانی!
و تیتر شد همهجا: «این صدای روشن حق است»
گشوده راه خودش را شبیه رود روانی
و بعد، خطبه که پایان گرفت و شور که گل کرد
رسید از سر گلدستهها صدای اذانی
*
زهرا غلامزاده مهرآبادی:
فریاد بزن که پرچم حق بالاست
دنیا همه محو این رجزخوانیهاست
این زن که صدای ملت ایران است
از شیرزنان مکتب عاشوراست
*
مسعود یوسفپور:
«پخش زنده» هدف دشمنِ دلمرده شده
سخت پیداست که از حرف حق آزرده شده
پاسخ ما به شما سختتر و طوفانیست
این صدای شرف شیرزن ایرانیست
ما نشان شرف از حضرت زینب داریم
بعد از این، بیشتر از پیش مخاطب داریم!
چشمت ای بی سر و پا کور شود گوشت کر
از صدای سخن عشق ندیدم خوشتر!
*
ریحانه ابوترابی:
دختران حاج قاسم، دختران زینبند
خطبهخوانِ روزها و مادرانِ هرشبند
مرگ هر قدر از سر و کول جهان بالا رود
ایستاده، رو به قبله، گرم «یارب یا رب» ند
چشمهاشان اقتدار و گام هاشان پایدار
با کبوتر بچهها اما محبت مذهبند
وقت آرامش کنار مطبخ و گهوارهاند
وقت وقتش خطبه خوانند و سوار مرکبند
گفت زینب: واسْعَ سَعیَک! لاتُمیتُ وحیَنا!
آری آری این زنان زاییدهی آن مکتبند
*
سیده فرشته حسینی:
این قوم که از غدیر مذهب دارد
شور و شرف از حضرت زینب دارد
هشدار که این قبیلهی عاشوراست
زینب همهجا رهرو مکتب دارد
*
میلاد عرفانپور:
تصویر، بدون شرح، گویاست هنوز
در این همه دود، کوه پیداست هنوز
طوفان به دلت اثر ندارد ای سرو!
انگشت اشارهی تو بالاست هنوز
*
عاطفه جعفری:
زنی شبیه تو کو شیرزن چنین و چنان
نفس زدی و به پا شد در آن میان طوفان
بگو به دشمن نامرد، آنکه زینبی است
میان مهلکه هرگز نمیشود پنهان
بگو بلند: زن و زندگی و آزادی است
که در وقار و حیا و حجاب توست عیان
اگر چه ساختمان هم به خویش میلرزید
ولی دل تو نلرزید دختر ایران!
صدا شدی که به گوش جهانیان برسی
خبر شدی و رسیدی به گوش بیخبران
غبار غائله دم بست و زنگها خوابید
شکوه زینب کبری! دوباره خطبه بخوان!
*
سعید مبشر:
جهان مکالمهای بود بین ذلّت و مرگ
که ایستادگی از موجها مخابره شد
میان دود فرو رفت ناگهان تصویر
ولی صدای تو آمد… صدا مخابره شد
*
به آفتاب بگو نور و خنده پخش کند
درختِ سرو بیاید پرنده پخش کند
رسانه شعر مرا نیز زنده پخش کند
که زنده، روح دلیرت به ما مخابره شد
*
خبر سپیدهی صبحی میان تیر و تفنگ
خبر ترانهی شادی به رغم وحشت جنگ
خبر که آینهای بود در تهاجم سنگ
شبیه عطر گلی در فضا مخابره شد
*
تو دل به آب زدی آنچنان روان و سلیس
که احتیاج ندارد به شرح و زیرنویس
میان اینهمه کتمان، میان اینهمه هیس!
بگو صدای بهار از کجا مخابره شد؟
*
طنین صاعقهها از فراز آتش و خون
روانه بود به خرگاه دشمنان زبون
کدام جعبهی جادو؟ کدام تلوزیون؟
صدای سرخ تو از کربلا مخابره شد
*
محمد میرزایی بازرگانی:
با چشم روشن ببینید
فرهنگ این مکتب است این
افسانه و داستان نیست!
نقل همین امشب است این!
*
محکمتر از هرچه مرد است
بیواهمه در نبرد است
این زن، خدایا! چه کردهست؟
آیینهٔ مذهب است این
*
هر واژه، طوفان و رگبار
بر فرق صهیون شد آوار
استیج اجرای اخبار
یا منبر زینب است این؟
*
الله… اللهُ اکبر
از رزم فرزند حیدر
با دوربین در برابر
تنلرزهٔ مرحب است این
*
اغراق در شعر من نیست
وصفش به جز شیرزن چیست؟
زاییدهٔ مکتب کیست؟
که غرق تاب و تب است این
*
ایمانِ در انعکاس است
ایران در این زن خلاصهست
اخبار ما هم حماسهست!
جانمایهٔ مطلب است این