نویسنده این یادداشت استدلال میکند که اسرائیل از زمان طوفان الاقصی در 7 اکتبر کارزاری نظامی علیه مخالفان منطقهای خود (حماس، حزبالله، یمن و ایران) آغاز کرده تا خود را بهعنوان هژمون منطقهای تثبیت کند. این کارزار شامل حملات گسترده به اهداف نظامی، هستهای و رسانهای در کشورهای مختلف است. با این حال، والت معتقد است که اسرائیل نمیتواند بهعنوان هژمون واقعی خاورمیانه (قدرتی که هیچ دولت یا ائتلافی نتواند در برابر آن مقاومت کند) شناخته شود، زیرا با محدودیتهای استراتژیک، سیاسی و اخلاقی متعددی مواجه است.
حملات به حماس در غزه
پس از طوفان الاقصی اسرائیل کمپین نظامی شدیدی را در غزه آغاز کرد که به ادعای سازمانهای حقوق بشری و کارشناسان، به «نسلکشی» منجر شده است. این عملیات بیش از ۵۵,۰۰۰ فلسطینی را کشته اما راهحل سیاسی برای مسئله فلسطین ارائه نکرده است.
حملات به حزبالله در لبنان
اسرائیل با استفاده از حملات هوایی، ابزارهای انفجاری مخفی (مانند پیجرهای بمبگذاریشده) و سایر روشها، رهبری حزبالله را هدف قرار داده است. این اقدامات توانایی عملیاتی حزبالله را کاهش داده، اما به قیمت تلفات غیرنظامی و انتقادات بینالمللی بوده است.
حملات به سوریه پس از اسد
اسرائیل انبارهای تسلیحاتی و پایگاههای نظامی در سوریه را پس از سقوط حکومت بشار اسد بمباران کرده تا از دسترسی گروههای مخالف به این تسلیحات جلوگیری کند.
اهداف استراتژیک اسرائیل
توقف برنامه هستهای ایران: اسرائیل نگران بود که دستیابی ایران به سلاح هستهای، توانایی این کشور را برای استفاده آزادانه از نیروی نظامی در منطقه محدود کند. این نگرانی نه به دلیل احتمال حمله هستهای ایران بلکه به دلیل محدود شدن آزادی عمل اسرائیل بود.
تضعیف محور مقاومت: اسرائیل با هدف قرار دادن حماس، حزبالله و یمن قصد داشت شبکه نیروهای مقاومت را از بین ببرد.
چرا اسرائیل هژمون نیست؟
نویسنده با استناد به تعریف هژمونی (قدرتی که هیچ دولت یا ائتلافی نتواند در برابر آن دفاع جدی کند)، دلایلی را مطرح میکند که چرا اسرائیل نمیتواند هژمون منطقهای باشد:
عدم امنیت کامل: برخلاف آمریکا که از «امنیت بدون تهدید مستقیم» برخوردار است، اسرائیل همچنان در برابر حملات آسیبپذیر است. حمله حماس در اکتبر ۲۰۲۳ نشان داد که حتی با برتری نظامی و اطلاعاتی، اسرائیل نمیتواند از حملات غافلگیرکننده در امان باشد.
حملات موشکی ایران در پاسخ به حملات اسرائیل (از ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵) منجر به کشته شدن تعداد قاابل توجهی از اسرائیلیها و آسیب به شهرهایی مانند تلآویو و حیفا شد، که نشاندهنده آسیبپذیری دفاعی اسرائیل است.
ناتوانی در حل مسئله فلسطین: فلسطینیها حدود نیمی از جمعیت سرزمینهای تحت کنترل اسرائیل را تشکیل میدهند، اما اسرائیل نتوانسته راهحل سیاسی پایداری برای این مسئله ارائه دهد. این موضوع یک چالش اساسی برای ادعای هژمونی است.
انزوای دیپلماتیک: حملات اسرائیل، بهویژه به غیرنظامیان و رسانهها (مانند صدا و سیمای ایران و دفاتر الجزیره در غزه)، به وجهه بینالمللی آن آسیب زده است. کشورهای عربی خلیج فارس، که زمانی با اسرائیل علیه ایران متحد بودند، اکنون به دلیل اقدامات اسرائیل در غزه و لبنان، آن را بهعنوان تهدیدی برای ثبات منطقه میبینند. تصمیم اسرائیل برای حمله به ایران در حالی که مذاکرات هستهای با آمریکا ادامه داشت، حمایت کشورهای عربی را کاهش داد و ایران را در موقعیتی برتر قرار داده است.
وابستگی به آمریکا: اسرائیل برای ادامه عملیاتهای خود به شدت به حمایت نظامی و سیاسی آمریکا وابسته است. این وابستگی با تعریف هژمونی (قدرت مستقل و بلامنازع) سازگار نیست. دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، از حملات اسرائیل حمایت کرد، اما همچنین هشدار داد که اگر ایران به منافع آمریکا حمله کند، با پاسخ قاطع مواجه خواهد شد.
منبع: دیروزبان