چرا نویسندگان با بی‏‏‌پولی به‌کار خود ادامه می‌دهند؟

دنیای اقتصاد سه شنبه 17 تیر 1404 - 00:04
دنیای ‌اقتصاد: گابریل دروله، نویسنده، مقاله‌‌‌نویس و کارتونیست که آثارش در نشریاتی چون نیویورک‌تایمز، نیویورکر، گلوب‌اند میل، والروس منتشر شده اخیرا در مقاله‌ای درباره شغل نویسندگی نوشته است: «در دنیای امروز، کار و هویت شغلی آنقدر به هم گره خورده‌‌‌اند که وقتی از کسی می‌‌‌پرسیم «چه‌‌‌کاره‌‌‌ای؟»، در واقع داریم جایگاه اجتماعی او را می‌‌‌پرسیم.

همه ما وقتی خودمان را معرفی می‌‌‌کنیم، با یک کلمه در چند ثانیه سعی می‌‌‌کنیم جای خودمان را در اجتماع پیدا کنیم. اما برای کسانی که شغلشان در چارچوب‌‌‌های سنتی نمی‌‌‌گنجد، مثل نویسندگان مستقل، پاسخ به این سوال نه تنها سخت، بلکه گاهی غیرممکن است.»

مقاله «چگونه به عنوان نویسنده امرار معاش کنم» این نویسنده دقیقا از دل همین تجربه پیچیده و شخصی بیرون آمده است. این مقاله، روایت صادقانه، خودآگاه و گاهی طنزآلود یک نویسنده است که مسیر کاری‌‌‌اش نه با یک برنامه از پیش تعیین‌‌‌شده، بلکه با مجموعه‌‌‌ای از اتفاقات، ضرورت‌‌‌ها، بیماری و ارتباطات شکل گرفته است. این نویسنده برای امرار معاش، کارهای مختلفی انجام داده است؛ از نوشتن زیرنویس برای بیمارستان‌‌‌ها و تولید محتوا برای بانک‌ها گرفته تا نگارش تعاملی برای اپلیکیشن‌‌‌ها و حتی طراحی کاریکاتور. همه این‌‌‌ها شغل‌‌‌هایی هستند که درآمد دارند، اما نمی‌توان به صورت ثابت روی آنها حساب کرد. او می‌‌‌گوید: «در نهایت، نویسنده به جایی می‌رسد که می‌تواند بگوید: «من مجموعه‌‌‌ای از همه اینها هستم.»

این هویت چندپاره نشانه‌‌‌ سردرگمی نیست، بلکه واقعیتی است که بسیاری از نویسندگان و هنرمندان نسل امروز با آن روبه‌رو هستند: تلاش برای ایجاد تعادلی ناپایدار بین خلاقیت، بقا، سلامت و استقلال. نوشتن، برخلاف آنچه از بیرون به نظر می‌‌‌رسد، بیشتر از آنکه به کلمات مربوط باشد، به ایستادگی مربوط است؛ ایستادگی در برابر جواب نگرفتن‌‌‌ها، در برابر عدم‌قطعیت، در برابر سکوت طولانی‌‌‌مدتی که گاهی ماه‌‌‌ها طول می‌‌‌کشد و پاسخش فقط یک ایمیل کوتاه است: «متشکرم، اما نه.» کسی که تصمیم می‌گیرد از راه نوشتن زندگی کند، در واقع پذیرفته که خودش را به دریا بسپارد. گاهی جزر است و گاهی مد. درآمدش ثابت نیست و موفقیتش همیشگی و منظم نیست. باید یاد بگیرد که نوشتن فقط نوشتن نیست؛ گاهی تدریس است، گاهی ترجمه، گاهی بازنویسی و گاهی کپی‌‌‌رایتینگ. حتی گاهی باید چیزی را بنویسد که خودش به آن باور ندارد، اما چاره‌‌‌ای نیست.

با این حال، اگر نویسنده خوش‌‌‌شانس باشد، گاهی به چیزی می‌رسد که نه پول است و نه شهرت: به لحظه‌‌‌ای از حقیقت. لحظه‌‌‌ای که یک جمله در دل شب می‌‌‌درخشد و او حس می‌کند که جهان، حتی برای یک ثانیه، از طریق او سخن گفته است. می‌توان از راه نوشتن زندگی کرد، اما نه فقط با کلمه. باید با صبر، استقامت، انضباط و تمایل به دیدن جهان از زاویه‌‌‌ای تازه زندگی کرد. نوشتن شغل نیست، نوعی دیگر از زندگی است.»

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.