به گزارش خبرنگار مهر، داوود طالبی فارغالتحصیل علوم سیاسی یادداشت اختصاصی را با عنوان «هیجان، دروغ، کلیک: چگونه شبکههای اجتماعی جنگ را زرد میکنند؟» در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.
در این یادداشت آمده است:
در عصر ارتباطات لحظهای، دیگر توپ و تانک تنها ابزار جنگ نیستند؛ روایت نیز سلاحی قدرتمند شده است. آنچه در جبههها رخ میدهد، یکچیز است؛ آنچه در صفحه گوشیهای ما دیده میشود، چیز دیگر. در میانه این شکاف، رسانههای زرد و شبکههای اجتماعی، نقشی پررنگ در بازتولید تصویر نادرست، احساسی و تحریفشده از جنگها ایفا میکنند بهویژه در خاورمیانه، جایی که روایتها اغلب از خود جنگها خطرناکتر میشوند.
رسانههای زرد، با اتکا به تیترهای جنجالی، تصاویر احساسی و روایتهای تکبعدی، جنگ را از یک واقعیت پیچیده به یک درام قابلمصرف تبدیل میکنند. مخاطب در چنین فضایی بهجای درک ساختارهای ژئوپلیتیکی، تنها با تصویرهایی مواجه میشود که خشم، ترحم یا ترس را برمیانگیزند؛ کودکی زیر آوار، مادری گریان یا انفجاری هولناک در قاب دوربین این رسانهها بهجای پرسشگری، سادهسازی میکنند؛ بهجای تحلیل، هیجان میفروشند و در نتیجه، تصویر ارائهشده از جنگهای خاورمیانه، عمدتاً کلیشهای، سطحی و بعضاً نادرست است. تصویری که در آن خشونت و ویرانی بیزمینه روایت میشود، بدون اشاره به نقش ساختارهای قدرت داخلی و خارجی با ورود شبکههای اجتماعی به صحنه، این چرخه نهتنها کند نشده، بلکه شتاب گرفته است.
الگوریتمهای پلتفرمهایی مانند اینستاگرام، تیکتاک و توئیتر (ایکس) بهگونهای طراحی شدهاند که محتواهای احساسی و تحریکآمیز را در اولویت نمایش قرار میدهند.
در فضای جنگ، این یعنی دروغ یا تحریف، شانس دیدهشدن بیشتری از حقیقت دارد. مطالعهای از MIT در سال ۲۰۱۸ نشان داد که اخبار نادرست، بهویژه اگر احساسی باشند، تا ۷۰ درصد بیشتر از اخبار واقعی بازنشر میشوند. همچنین بر اساس گزارش Pew (۲۰۲۳)، پستهایی با تصاویر یا تیترهای هیجانزده درباره جنگ اوکراین، ۲.۳ برابر بیشتر از گزارشهای تحلیلی تعامل دریافت کردهاند.
شبکههای اجتماعی نهتنها مخاطب، بلکه تولیدکنندگان محتوا را نیز دچار وسوسه زرد کردن روایتها کردهاند. بسیاری از صفحات پرمخاطب که ارتباطی با خبر یا تحلیل ندارند، از صفحات سرگرمی گرفته تا اینفلوئنسرهای حوزه مد در دوران بحرانها با بازنشر محتواهای ناقص یا ساختگی وارد فضای روایتسازی میشوند. برای مثال، در جریان حمله اسرائیل به غزه در ۲۰۲۳، بررسی دویچهوله نشان داد دهها صفحه غیراخباری میلیونها مخاطب را با روایتهای تأیید نشده تغذیه کردهاند؛ در حالی که عکسها و ویدئوهای احساسی در سطح جهان وایرال میشوند، تحلیلهای دقیق و دادهمحور معمولاً در سایه میمانند. این روند باعث میشود مسائل ریشهای جنگها مانند منافع اقتصادی قدرتهای بزرگ، بیثباتی سیاسی ساختاری یا تبعیضهای درونی نادیده گرفته شوند. سازمان عفو بینالملل در گزارش ۲۰۲۲ خود درباره جنگهای سوریه و یمن هشدار داد که بیش از ۴۰ درصد از تصاویر منتشر شده در فضای مجازی، فاقد اعتبار منبع بودهاند، اما پیش از حذف احتمالی، میلیونها بار بازنشر شدهاند.
در تیکتاک، بنا بر گزارش ۸۴ درصدNewsGuard (۲۰۲۴) از ویدئوهای گمراهکننده درباره جنگ اوکراین حتی پس از گزارش، همچنان فعال باقی ماندهاند. در این میدان مین اطلاعاتی، نقش مخاطب از «قربانی» منفعل به «همدست» فعال تغییر کرده است.
هر بازنشر ناآگاهانه، هر واکنش احساسی سریع، به چرخه تولید و گسترش زردی دامن میزند. اینجاست که سواد رسانهای نه یک مهارت لوکس، بلکه ضرورتی حیاتیست، بهویژه در زمانه جنگ و بحران در جهانی که هر کاربر شبکه اجتماعی بالقوه یک رسانه است، مسئولیت اخلاقی سنگینتر از همیشه شده. رسانههای زرد و الگوریتمهای شبکههای اجتماعی جنگ را نهفقط پوشش میدهند، بلکه آن را بازتعریف میکنند.
تصویر جنگی که بهدست ما میرسد، پیش از آنکه واقعیت باشد، محصول انتخابهایی است که دیده شدن را به حقیقت ترجیح میدهند در این نبرد روایتها، تنها راه رهایی از زردی و تحریف، تقویت تفکر انتقادی، سواد رسانهای و مطالبه صداقت از رسانههاست؛ چه رسمی، چه اجتماعی.