به گزارش خبرگزاری صدا و سیما، محمدحسین ساعی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی، محسن شاکرینژاد رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما و نوید عمیدی قائم مقام مرکز تحلیل اجتماعی متا با حضور در برنامه گفتگوی ویژه خبری درباره دفاع مقدس ۱۲ روزه و نظرسنجیها در این زمینه، بحث و تبادل نظر کردند. متن کامل این برنامه به شرح زیر است:
سؤال: آقای شاکرینژاد، از روز چندم دفاع مقدس ۱۲ روزه مرکز تحقیقات صداوسیما و البته با کلیات چه موضوعاتی نظرسنجیها را آغاز کرد؟
محسن شاکرینژاد؛ رئیس مرکز تحقیقات صداوسیما: ما در طول سال مرتب در حوزههای مختلف افکارسنجی انجام میدهیم. مشخصاً در باب تهاجم رژیم صهیونیستی، دو روز بعد از حملات رژیم، یک نظرسنجی انجام شد در سراسر کشور به صورت میدانی و سراغ مردم رفتیم، نظرات آنها را در باب این تهاجم احصاء کردیم. نقاط خیلی درخشانی در این نظرسنجی بود. نکته جالب آن این است که بقیه مراکز افکارسنجی هم به صورت فعال در این عرصه ورود پیدا کردند و یک نکته جالب آن این است که تقریباً تمام این مراکز افکارسنجی که از آغاز تهاجم رژیم تا امروز مرتب کارهای افکارسنجی انجام میدهند، دادهها تقریباً دادههایی است که در برخی از موارد دیگر به تواتر رسیده؛ یعنی خیلی نزدیک است یافتههای مراکز مختلف افکارسنجی، یعنی ما میتوانیم محکم روی این دادهها بایستیم و بگوییم واقعاً نظر افکار عمومی مردم ایران به این سمت است.
سؤال: در نظرسنجیها از مردم چه سؤال میکردید؟ مقطع به مقطع بررسی کنیم، در آن ۱۲ روز چه از مردم پرسیدید، چه پاسخی گرفتید؟
شاکرینژاد: طبیعتاً اولین سؤالات ما راجع به منبع کسب اخبار و مرجعیت خبری مردم را احصاء میکنیم، باز جالب است که در این حوزه، مرجعیت خبری رسانه ملی نه فقط در نظرسنجی که ما در مرکز تحقیقات صداوسیما انجام دادیم، سایر مراکز معتبر افکارسنجی که در کشور هستند، دادهها نشان میداد که به صورت خیلی جدی مرجعیت رسانه ملی در حوزه اخبار مربوط به این تهاجم بالا رفته بود. داغ داغ یک نظرسنجی که امروز دادههای آن آماده شده بود عرض کنم که شبکه خبر به عنوان پرمخاطبترین شبکه ما در این ایام بود. ما تا به حال یک چنین چیزی نداشتیم، یعنی شبکههای دیگر که طبیعتاً محتوای سرگرمی، نمایشی و امثال آن را داشتند بالاتر بودند، ولی در این ایام؛ شبکه خبر پرمخاطبترین بود. نکته جالب این است که بعد از صداوسیما به عنوان منبع اول کسب خبر، که عرض کردم در نظرسنجیهای خارج از مرکز تحقیقات صداوسیما هم کاملاً نمود پیدا کرد؛ میتوانم تقدیم کنم، بعد از آن شبکههای اجتماعی داخلی است؛ این هم در نوع خود جالب بود که بعد از صداوسیما شبکههای اجتماعی داخلی رشد پیدا کرده بودند و نشان میداد مردم در این ایام فاصله گرفتند از منابع خبری که به نوعی سرسپردگی یا وابستگی خود را به رژیم صهیونیستی یا استکبار جهانی نشان دادند و عرض کردم اولین دادهای که پرسیدیم، در مورد منبع کسب خبر بود که صداوسیما بالاترین بود.
سؤال: آقای شاهینژاد مؤلفههای بعدی را با شما بررسی میکنم، میخواهم از آقای عمیدی سؤال کنم، اما اول تحلیل آقای ساعی را راجع به مؤلفه رسانه بپرسم، بگذارید یک جمعبندی از رسانهها و مؤلفهها داشته باشیم بعد برگردم به آقای ساعی؟ آقای عمیدی موضوع جنگ قبل از ۱۲ روز و تجاوز رژیم صهیونیستی به خاک ایران و بعد از این ۱۲ روز در افکار عمومی جامعه ایران با توجه به نظرسنجیهایی که صورت گرفت در بخشهای مختلف چه اتفاقی برای آن افتاد؟ پاسخها چه بود؟ مردم نظرشان چه تغییراتی کرده بود؟
نوید عمیدی؛ قائم مقام مرکز تحلیل اجتماعی متا: اساساً مسأله افکار عمومی در شرایط جنگی خیلیها قائل هستند که جبهه دوم جنگ است، البته برخی از تحلیلگران و دانشمندان هم قائل هستند چه بسا آن جبهه اول است به جهت اهمیتی که در شرایط جنگی دارد. شرایطی که افکار عمومی در جنگ دارد و ادراکها و سازههای ذهنی مردم به مراتب در برخی از حوزهها میتواند عمیقتر باشد، به هر حال ممکن است یک جنگ ۱۲ روز طول بکشد، اما اثرات آن روی ذهن مردم و جامعه؛ چه داخل و چه خارج از کشور سالیان سال طول بکشد. این نکتهای که شاید جوزف نای؛ دانشمند آمریکایی در کتاب قدرت نرم خود دارد که شاید در میدان نبرد نظامی، یک کشور پیروز شود، اما در میدان روایت و افکار عمومی پیروز نشود، همین باعث میَشود که میدان نظامی را هم از دست بدهد. اتفاقی که حاصل شده این است که ما پیش از جنگ ۱۲ روزه به جهت مبارزهای که در طی این ۴۰ سال آمریکا و رژیم صهیونیستی نسبت به مردم ایران داشتند، مسائل اجتماعی و ورود به حوزه اجتماعی برای این که آنها را تبدیل کنند به بحرانهای اجتماعی، به صورت جدی مطرح بوده، مخصوصاً از تقریباً دهه ۹۰ این اتفاقها خیلی شدیدتر شده، اعتراضاتی را در دهه ۹۰ داشتیم و دقیقاً آن رسانهها و رژیم صهیونیستی و آمریکا به کمک رسانههای خود سعی میکردند دقیقاً روی این شکافها و جاهایی که شاید جامعه ما نگاههای متفاوتی داشته باشد، دست بگذارند. اتفاقی که در جنگ ۱۲ روزه افتاد، همانطور که آقای دکتر فرمودند که در همه مراکز نظرسنجی هم این اتحاد نتایج وجود دارد؛ این است که جامعه ما به یک همبستگی و ادراک مشخص در عمده مسائل رسیده و این اتفاق بسیار مثبت و جالب توجهی است. شاید ما قبل از این اتفاقات در حوزههایی ازجمله مشارکت در انتخابات، مسائلی که در سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاد، شکافهایی را در بخشهایی از جامعه داشتیم، جنگ ۱۲ روزه طبق نتایج و کارهایی که اتفاق افتاده نشان میدهد که توانسته کاملاً جامعه را همبسته کند حول محور ایران و حول محور جمهوری اسلامی. برخی از چیزهایی که در ادامه نکاتی که آقای دکتر فرمودند بخواهم عرض کنم که جالب توجه است....
سؤال: مؤلفه به مؤلفه برویم، الان مثلاً آقای عمیدی اشاره کردند به اعتماد مردم در طول این جنگ ۱۲ روزه نسبت به رسانه ملی، مخاطبان و بینندگان ما در شبکههای مختلف ازجمله شبکه خبر بیشتر شده و الان اشاره کردید به اتحاد و همبستگی و آن فاصله گرفتن از نقاط و نکات اختلافی که پیش از این جنگ داشتیم؟ آقای ساعی یک جنگ ۱۲ روزه و دفاع مقدس ۱۲ روزهای اتفاق افتاد که ما در سایه این تجاوز رسیدیم به نکتهای که آقای عمیدی و آقای شاکرینژاد به آن اشاره کردند؛ همبستگی و اتحاد ملت ایران؟
محمدحسین ساعی؛ عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی: اول یک سپاسگزاری ویژه داشته باشم از صداوسیما؛ هم به عنوان یک ششهروند جمهوری اسلامی ایران و فردی که کشورش مورد تهاجم قرار گرفته بود، به نظرم صداوسیما عملکرد فوقالعادهای داشت و این که در روز سوم یا چهارم جنگ بود که ساختمان اصلی آن مورد هدف قرار گرفت و این امتداد خبررسانی و اطلاعرسانی آن قطع نشد که منجر به همین نتایج شد، جای خیلی تشکر دارد. من انتظار داشتم وقتی رژیم صهیونیستی ساختمان مرکزی صداوسیما را مورد هدف قرار میدهد، خیلی بحثهایی که پیش از این بود، یک مقداری کمرنگتر حداقل شود، واقعاً اینجا باید ابراز تأسف کنم از افرادی که هنوز شاید آن سایه نگاه سیاسی سنگین جناحی غیرملی هنوز در ذهنشان هست و نوع عملکرد آنها ملی نیست و با همین نگاه غیرملی بعضاً راجع به رسانه ملی قضاوت میکنند. من در همین ایام، چون بحثهایی بود راجع به این که چرا رسانه ملی مثلاً جناحی عمل میکند، بعضاً هم با عملیات زشت و غیرعلمی صحبت میکردند، از دوستان خواستم که یک آماری به من بدهند و آماری که من دریافت کردم؛ آمار جالبی بود. از ۲۳ خرداد تا ۲۰ تیر ماه که حدود ۲۷ روز میشود؛ صداوسیما حدود ۶۶۷ نفر کارشناس را به برنامههای خود دعوت کرده است و اینها واقعاً نمیشود گفت یک جناح بودند. جالب است از این تعداد؛ بیشترین فردی که در برنامههای زنده صداوسیما حاضر بوده، خانم مهاجرانی بوده به عنوان سخنگوی دولت که ۱۵ مرتبه، روزانه ایشان یک فرایند اطلاع رسانی را در شبکه خبر داشتند و افراد متعددی، من آمار را که نگاه میکردم واقعاً شاید آن حضور و عملکرد ملی سازمان صداوسیما در آن دیده میشد.
سؤال: تلاش شد از جناحهای مختلف سیاسی طبق آن چیزی که روزهای اول داشتیم، یعنی خود جناحها و گروههای سیاسی مختلف بیانیه دادند و اعلام اتحاد کردند در کنار مردم قرار گرفتند، رسانه هم در کنار این بزرگواران و گروههای سیاسی قرار گرفت و دست واحد کشور شدند.
ساعی: یک فضای خوبی در دوره جنگ شکل گرفت؛ آن توقف آتشی که اتفاق افتاد، اصلاً با فاصله کوتاهی دیدم متأسفانه برخی از جریاناتی که قبلاً انتقاداتی داشتند، همان انتقادات بدون هیچ تغییری، همانها را با همان ادبیات انگار نوار کاست را برگرداندند و پخش میکنند، من به نظرم یک مقداری باید نگاهها نسبت به رسانه ملی تغییر پیدا کند، اگرچه عمده رسانهها و چهرههای ما به نظرم عملکرد ملی خوبی داشتند. از همه اینها باید سپاسگزاری کرد، ولی صداوسیما هم یک عملکرد در کنار یک بحران بزرگ ملی مثل جنگ داشت، هم در آن لحظهای که یک بحران را روایت میکرد، خودش دچار عمیقترین بحرانی شد که یک رسانه با آن مواجه است. یک تعبیری داشتم در بعضی از رسانهها منتشر شد؛ گفتم عملکرد رسانه ملی در این ۲۰ و چند روز، چون امتداد جنگ هم شاید سایه آن حداقل تا دو هفته بعد از توقف آتش هم بود، اگر درست تحلیل شود و در یک نظام آکادمیک بیاید، قابل تدریس در همه دانشگاههای جهانی در حوزه رسانه است. آن حماسهای که شما آفریدید در لحظهای که سازمان صداوسیما مورد هدف مستقیم قرار گرفته بود که من تا آن جا که یادم هست و جستوجو کردم در دهههای اخیر یادم نمیآید ساختمان مرکزی یک رسانه ملی مورد هدف قرار گرفتهباشد، بعضاً بوده به خبرنگارها و گروههای خبری حمله شده یا ساختمانهای منطقهای حمله شده، ولی این که ساختمان اصلی یک سازمان رسانه ملی مورد هدف قرار بگیرد، اصلاً یادم نمیآید، این اتفاق ظاهراً بینظیر است در تاریخ رسانه و در عین حال صداوسیما ارتباط خبری خود را با مردم حفظ کرد و همه اتفاقات و آمارهایی که الان گفته میشود ناشی از این است که اصلاً آن ارتباط و تعامل قطع نشد. وسط یک بحران خود رسانه دچار بحران شد؛ یعنی از این عمیقتر بحرانی برای رسانه ممکن نبود و رسانه توانست ارتباط و تعامل خود را با جامعه حفظ کند و جامعه را هم حفظ کند؛ یعنی همین بحثهایی که میشود در این جنگها؛ بحث روایت، بحث نگه داشتن افکار و روان عمومی، یعنی شما نظرسنجیهایی که احتمالاً میگویند آقای شاکری، عموم مردم این احساس پیروزی را دارند و احساس میکنند این نیروهای مسلح ما عملکرد خوبی و رسانههای ما عملکرد موفقی داشتند این میتوانست آن لحظهای که صداوسیما مورد حمله قرار گرفت، همه آن تمام شود و هیچ کدام از اینها نباشد و اینها ناشی از اتفاقات بزرگی است که به نظرم در صداوسیما افتاده است.
سؤال: آقای ساعی یک عددی اشاره کرد که فکر میکنم بر اساس دعوت دوستان از میهمانان مختلف، این عددی که اشاره کردید مخصوص شبکه خبر است و در شبکههای مختلف سیما، دوستان ما در رادیو و معاونت سیما متعدد، پرقدرت و پرتعداد برنامه انجام دادند و دعوت میهمانان گستردهای صورت گرفت، آقای شاکرینژاد یک احساس همبستگی بسیار زیبایی بین مردم اتفاق افتاد در این ۱۲ روزه، ما صحنههای آن را در فضای مجازی، رسانه، گزارش خبرنگاران، برنامههای سیما و بخشهای خبری دیدیم، شما در نظرسنجیهای خود قبل و بعد از این ۱۲ روزه چقدر تفاوت دیدید؟
شاکرینژاد: ما در نظرسنجی از خود مردم پرسیدیم آیا به نظر شما در این ایام و بعد از آن دفاع مقدس ۱۲ روزه، انسجام ملی افزایش پیدا کرده یا نه که درصد خیلی بالایی از مردم با تفکرات مختلف و از اقشار مختلف معتقدند که بله این انسجام و وحدت اتفاق افتاده که واقعاً بینظیر است. شما جلوههای آن را در تشییع شهدا؛ من آن روزی که سرداران و دانشمندان؛ شهدایمان (به دست) مردم عادی شییع میشدند، افرادی را فراوان میدیدم که شاید چهرهاش به نظر نمیآید که این چنین دغدغههایی داشته باشد، خانمها، آقایان و این در میدان نشان میداد که این انسجام اتفاق افتاده است. جالب است ما وقتی حضرت آقا تشریف آوردند در حسینیه امام خمینی در شب عاشورا، ما این را نظرسنجی کردیم، ۷۹ درصد که این صحنه را دیده بودند، به شوق آمده بودند، خوشحال شده بودند، با وجود این که حس غریبی است و شب عاشورا و حزن است، یک عدهای میگفتند ما وقتی دیدیم حضرت آقا را، آن شوق دیدار ایشان، حسش در ما برجسته بود.
سؤال: چقدر از همکاران روابط عمومی ما آن شب تماسها و پیامهای زیادی را دریافت کردند؟
شاکرینژاد: بله، این انسجام در حول محور اسلام، ایران و رهبری حضرت آقا عملاً در عرصه میدان ما این را دیدیم. ما در چند محور که نظرسنجی کردیم، ازجمله نکاتی که دشمن روی آن دست گذاشته، مثل انرژی هستهای، توان موشکی یا تهدیدی که بالأخره اتفاق افتاده بود در مورد خود حضرت آقا، ما اینها را نظرسنجی کردیم خیلی برای ما جالب بود که مردم سفت پای این مسائل ایستادند، یعنی مردم میگویند به هیچ وجه؛ ما مستقیم پرسیدیم اگر شرط پایان جنگ؛ شرط صلح، حذف برنامه هستهای و غنیسازی صفر باشد، آیا ایران باید بپذیرد یا نه؟ اگر شرط آن؛ محدودیت برنامه موشکی باشد، باید مردم بپذیرند یا نه؟ و خیلی جالب است که درصد خیلی بالا؛ فکر میکنم ۷۵ درصد گفتند به هیچ وجه انرژی هستهای را ما نباید تعطیل کنیم و غنی سازی را صفر بپذیریم و در مورد توان موشکی؛ ۸۵ درصد از مردم پاسخ دادند که به هیچ وجه ما نباید؛ یعنی نشان میدهد که مردم مطلقاً آن جایی که مؤلفه قدرت آنها ممکن است تهدید شود، حاضر نیستند. احتمالاً بقیه دوستان هم در مرکز افکارسنجی چنین دادههای مشابهی دارند که مردم احساس غرور میکنند از این پاسخ و توان موشکی فرزندانشان و همه اینها کنار هم آن انسجام را در عرصه میدان رقم زده بود.
سؤال: آقای عمیدی گفتید در جایی حتی رسانهها و عملیاتهای بخشهای مختلف روایی میتواند پیشتاز از میدان عمل کند و نفوذ آن بیشتر است، اگر آن ۱۲ روز را بررسی کنیم، مخصوصاً در فضای مجازی و ببینیم کدام روایتها چه در فضای داخلی، چه در فضای خارجی، بیشترین نفوذ را داشته روی افکار و توانسته تأثیر بگذارد، کدام روایتها بودند؟ چه موضوعاتی بوده، ضریب نفوذ آن چقدر بوده و البته هوشیاری مردم که نسبت به روزهای گذشته و سالهای پیش سواد رسانهای بیشتری پیدا کردند در مواجهه و مقابله با آنها؟
عمیدی: من پیش از این که بحث شما را بگویم، اتفاقاً در نتایج ما بود؛ کاری که انجام شده بود، در چهار محور علاقهمندم آن بحث همبستگی اجتماعی را توضیح دهم که آن مطالعهای که انجام شده در این چهار محور قابل توجه است. نکته اول این که ما در ۲۴ ساعت اول که نظرسنجی کردیم، شرایط؛ شرایط جنگی است و حمله اتفاق افتاده، احتمالاً باید ترس در جامعه زیاد باشد، جالب توجه است که نزدیک ۷۰ درصد جامعه در همان لحظات اول، نظرشان بر این بود که ایران باید پاسخ قاطع و بازدارنده بدهد حتی اگر منجر به یک جنگ تمامعیار شود؛ این خیلی نکته قابل توجهی است که معمولاً در لحظات اول مردم یک جامعه نظرشان این است که دیگر ادامه پیدا نکند، چون ترس فراگیر شده و این حمایت قابل توجه است. این ابتدای جنگ است، پس از آتشبس هم مشاهده میکنیم حدود ۷۰ درصد جامعه با آتشبس موافقت دارند، یعنی چه سیاست حمله در ابتدا و چه سیاست توقف حملات که طبیعتاً از سمت آمریکا یا اسرائیل هم برای جمهوری اسلامی مطرح شد، که این هم برای مردم ما؛ بالای ۸۰ درصد نظرشان بر این است که اتفاقاً آمریکا و اسرائیل درخواست دادند که آتشبس صورت گیرد، نشان میدهد که با سیاستهایی که ابتدای جنگ، انتهای جنگ و حین جنگ؛ ازجمله رضایت از عملکرد نیروهای مسلح در حملات است که بالای ۸۰ درصد مردم از عملکرد نیروهای مسلح ما رضایت دارند، این خود قابل توجه است. نکته دیگری هم که، چون پیش از جنگ و پس از جنگ برای شما سؤال بود، ما، چون مطالعات طولی در مجموعه انجام میدهیم و میتوانیم در طول زمان مطالعه کنیم نمونه نظرسنجی را، ما پیش و پس از جنگ اعتماد به صداوسیما شاهد هستیم ۱۰ تا ۱۵ درصد افزایش پیدا کرده است. جالب است، چون بحث روایت هم فرمودید؛ این میزان نسبت به اعتماد به اخباری که صداوسیما اعلام میکند، بیش از ۲۰ درصد افزایش پیدا کرده است، یعنی نسبت به خود روایت و اخباری که صداوسیما اعلام میکند این اتفاق رقم خورده است. همین ماجرا نسبت به نهادهای نظامی ما هم اتفاق افتاده؛ یعنی پیش و پس از جنگ ما تقریباً بالای ۱۵ درصد افزایش اعتماد به نهادهای نظامی داریم. شاید یکی از شاخصهایی که در مجموعه مطالعات اجتماعی مطالعه میشود، شاخص جدایی دین از سیاست است که به هر حال برخی افراد موافق این هستند که دین باید همراه سیاست باشد و برخی هم مخالف این هستند. نکته جالب توجه در مطالعات این است که حداقل ۱۵ درصد از کسانی که مخالف همراهی دین با سیاست هستند، هم اعتماد آنها به مجموعه نظامی و نهادهایی مثل نظامی یا سازمان صداوسیما هم افزایش پیدا کرده است. میتوانم این طور بگویم که این افزایش اعتماد در گروههای مختلف سیاسی و سلیقههای مختلف فرهنگی- اجتماعی ما هم فراگیر بوده، این طور نبوده که فقط در یک گروه خاص باشد. ناظر به نکتهای هم که فرمودید، روایتهای مختلفی که در طی این ایام چه توسط رسانههای دشمن ساخته شد، چه توسط رسانههای داخلی یا ملی در جامعه ساخته شد، نشان میدهد که عمده جامعه ما روایتهایی که از سمت رسانههای داخلی یا ملی ساخته شده را پذیرفتهاند، یعنی حدود ۷۰ درصد جامعه نکتهای که فرمودید افزایش سواد رسانهای، همراه هستند با روایتهایی که از این سمت ساخته شده است. چند روایت خیلی مشخص است، مثلاً یکی از روایتهای جدی که رئیس جمهور آمریکا سعی داشت با کار رسانهای به سمت خود به عنوان یک موفقیت ثبت کند، حمله به تأسیسات هستهای ما در فردو بود که ادعا بود که من موفق بودم، عموم جامعه ما چنین ادعایی را نمیپذیرند و جالب این است که مجموعه یوگاو در آمریکا هم، همین سؤال را از مردم آمریکا پرسیده و بیش از نیمی از جامعه آمریکا هم این ادعای رئیس جمهور آمریکا را نمیپذیرند که تأسیسات هستهای ایران از بین رفته است. حالا این که در واقعیت چه اتفاقی افتاده، مسأله ما نیست، مسأله این است که این روایتسازی که سعی شد بشود....
ادامه دارد