عصر ایران ــ روزهای زمستان به شماره افتاده و بوی نوروز و بهار در هوای تهران استشمام میشود. شکوفهها گلهگله بر تن درختان رخنمایی میکنند، اما تهران ایام پرالتهابی را تجربه میکند. یک سال از پیروزی مشروطه گذشته و مملکت صاحب مجلس شده است، اما جنگ میان مجلس و محمدعلیشاه قاجار کشور را دوپاره کرده. روزی نیست که یکی برای دیگری رجز نخواند یا خطونشان نکشد. در هشتم شهریور همان سال، امینالسلطان (اتابک اعظم)، صدراعظم شاه، جلوی مجلس کشته شد؛ تروری که به سیدجمالالدین واعظ اصفهانی و ملکالمتکلمین نسبت داده شد.
شاه قاجار، گویا برای تمدد اعصاب، قصد رفتن به دوشانتپه کرده بود. برای عبور از دروازه دوشانتپه، که در میدان شهدای کنونی قرار دارد، ناچار باید از میدان بهارستان، محل حضور مجلسیها، میگذشت. نقل است که شاه چنان ترسیده بود که دستور داد جلوی کالسکه ششاسبه سلطنتی، یک اتومبیل با پردههای کشیده حرکت کند تا مشخص نشود او در کالسکه است یا اتومبیل.
به محض ورود کاروان شاه از خیابان باغوحش (اکباتان فعلی) به خیابان ظلالسلطان (ملت فعلی)، نارنجکی جلوی اتومبیل به زمین خورد و با صدای مهیب منفجر شد. لحظاتی بعد، نارنجک دیگری در عقب کاروان افتاد و چند نفر را نقش زمین کرد. بلافاصله باران تیر بر سر کاروان بارید، اما پس از چند لحظه متوقف شد. شاه، که در کالسکه بود، سراسیمه بیرون پرید و در حلقه محافظانش به یکی از خانههای اطراف پناه برد. ساعتی آنجا ماند و سپس با پای پیاده به ارگ سلطنتی گلستان بازگشت.
دربار سلطنتی نتیجه گرفت که پرتاب نارنجکها و تیرها از خانه مسعود میرزا ظلالسلطان، عموی شاه، یا همان عمارت مسعودیه انجام شده است. گرچه حاکم تهران این نظر را نپذیرفت، محمدعلیشاه بر عقیدهاش پافشاری کرد و گفت قضیه زیر سر عمویش است، بهویژه که مسعود میرزا سابقه حمایت از مشروطهخواهان داشت.
در جریان جنبش مشروطه، عمارت مسعودیه به دلیل نزدیکی به میدان بهارستان و اختلاف ظلالسلطان با مظفرالدینشاه و فرزندش، یکی از پایگاههای مشروطهخواهان و مخالفان محمدعلیشاه بود. در سال ۱۲۸۷، بمبی دستساز زیر کالسکه شاه منفجر شد که بهانه لازم را برای به توپ بستن مجلس به او داد. پس از واقعه بهارستان، عمارت مسعودیه، همراه با خانه ظهیرالدوله و دیگر مشروطهخواهان، به رگبار بسته شد.
این عمارت تاریخی در دوره قاجار به دستور مسعود میرزا، حاکم اصفهان، ملقب به ظلالسلطان، فرزند ناصرالدینشاه، در سال ۱۲۵۷ خورشیدی ساخته شد. معمار آن استاد شعبان معمارباشی و ناظر آن میرزا رضا قلی خانی، ملقب به سراجالملک، بودند. هنرهای نفیس مانند کاشیکاری، گچبری، نقاشی دیواری، خطاطی و تزئینات در این بنا به چشم میخورند. تقسیمبندی فضایی با عملکردهای گوناگون از دیگر ویژگیهای آن است.
عمارت شامل دو بخش اندرونی و بیرونی و قسمتهای دیگر است. مجموعه شامل عمارت دیوانخانه، عمارت سفرهخانه، حیاط سیدجوادی، عمارت مشیرالدوله، حیاط خلوت، سردر پیادهرو، سردر کالسکهرو و باغ دیوانخانه است. همچنین بناهای جدیدی مانند ساختمانهای آجری، چاپخانه و بناهای یکطبقه به آن اضافه شدهاند. هفت کتیبه ارزشمند در این بنا وجود دارد: یکی در سردر کالسکهرو، دو کتیبه در سردر اصلی، دو کتیبه در عمارت مشیریه و دو کتیبه در عمارت دیوانخانه.
یکی از مهمترین ویژگیهای این عمارت، نقش آن در تأسیس ساختمانهای فرهنگی کشور است. در سال ۱۳۰۴، در یکی از اتاقهای عمارت، اولین کتابخانه رسمی توسط انجمن معارف برپا شد که پایه کتابخانه ملی ایران بود. چند سال بعد، اتاق دیگری به عتیقههای باستانی از سراسر ایران اختصاص یافت و این اولین موزه ایران محسوب میشود. اشیای عتیقه در سال ۱۳۱۸ به موزه ملی منتقل شدند. عکسهای قابشده از وزرای معارف تا آموزشوپرورش، از جمله ملکالشعرای بهار، علیاصغر حکمت، علیاکبر سیاسی، عیسی صدیق، محمود حسابی و پرویز ناتل خانلری، بر دیوار عمارت حکیمیه نصب شدهاند. این نشاندهنده نقش عمارت مسعودیه بهعنوان موزه فرهنگ معاصر ایران است.