سبک زندگی اقساطی دیگر یک انتخاب اختیاری نیست، بلکه به ضرورتی ساختاری در زیست اقتصادی خانوارهای طبقه متوسط ایران تبدیل شده است؛ ضرورتی که در پی شکاف فزاینده میان درآمد و هزینه، از مسیر وام، تسهیلات بانکی و خرید نسیه شکل گرفته و اکنون به یکی از محورهای اصلی تصمیمگیری اقتصادی خانوارها بدل شده است.
بررسیهای میدانی «دنیای اقتصاد» حاکی از آن است که برای تامین یک سبد متعارف از کالاها و خدمات شامل مسکن، خودرو، لوازم خانگی، آموزش، و اقلام مصرفی روزمره، زوجهای شهری ناگزیر از پرداخت ماهانه بیش از ۶۰ میلیون تومان قسط هستند. این رقم عمدتا حاصل انباشت بدهیهای ناشی از تسهیلات میانمدت و بلندمدتی است که در سالهای اخیر، جایگزین درآمد ناکافی شدهاند.
در گزارش پیشرو، با تحلیل وضعیت مالی یک زوج که ماهانه بالغ بر ۶۰ میلیون تومان بابت اقساط متنوع پرداخت میکنند، تلاش شده تا ابعاد عینی فشار اقتصادی، الگوی مصرف خانوار و نحوه سازگاری با شرایط تورمی اقتصاد ایران مورد واکاوی قرار گیرد. واقعیتی که در آن، زندگی به سبک نسیه دیگر نه یک انتخاب، بلکه تنها گزینه ممکن برای ادامه حیات اقتصادی تلقی میشود.
البته ناگفته نماند که آغاز زندگی مشترک و تامین کالاها و نیازهای اولیه بهصورت اقساطی، نهتنها زوجین را از مسیر اصلی زندگی منحرف نمیکند، بلکه به آنها کمک میکند تا در مدتزمانی کوتاهتر به خواستهها و اهداف خود دست یابند و هزینههای مربوطه را بهصورت بلندمدت پرداخت کنند. این در حالی است که اگر زوجین بخواهند صرفا از طریق پسانداز اقدام به تهیه اقلام موردنیاز خود کنند، با توجه به شرایط تورمی و افزایش روزافزون قیمتها، ممکن است در بازهای طولانیتر به خواستههای خود برسند که این موضوع میتواند روند پیشرفت و رضایت آنها از زندگی را کندتر کند.
گزارشهای میدانی نشان میدهد که بسیاری از زوجهای جوان برای تامین یک زندگی حداقلی از مسکن و خودرو گرفته تا کالاهای مصرفی ضروری ناگزیرند ماهانه دهها میلیون تومان قسط بپردازند؛ اقساطی که تنوعشان از تسهیلات بانکی و خرید اعتباری گرفته تا بدهیهای شخصی و وامهای خرد را دربرمیگیرد. در این بخش، جزئیات «سبد اقساط» یک زوج طبقه متوسط رو به بالا مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی دقیق ساختار مالی خانوارهای شهری در الگوی زندگی مبتنی بر پرداختهای اقساطی، تصویر روشنی از فشارهای اقتصادی مستمر بر سبد هزینههای ماهانه ارائه میدهد. در این الگو، مجموع پرداختهای ماهانه برای تامین نیازهای اساسی و ضروری زندگی به رقمی بالای ۶۰میلیون تومان میرسد که بخش عمدهای از آن به بازپرداخت تسهیلات مالی و خریدهای نسیه اختصاص یافته است. این روند نه تنها نشاندهنده وابستگی روزافزون به اعتبارات بانکی و فروش اقساطی است، بلکه انعکاسی از واقعیت اقتصادی پیچیده و چالشبرانگیز معیشت شهری در ایران را نشان میدهد.
در صدر این بدهیهای ماهانه، اقساط مربوط به مسکن با پرداختی حدود ۲۰میلیون تومان جایگاه برجستهای دارد که نمایانگر سهم بالای هزینههای تامین سرپناه در سبد مالی خانوار است. مسکن بهعنوان یکی از بنیادیترین نیازهای انسان، امروزه نه تنها یک نیاز اولیه، بلکه یکی از پرچالشترین مسائل اقتصادی برای اقشار مختلف جامعه محسوب میشود. تسهیلات سنگین خرید مسکن بار مالی قابلتوجهی را به خانوادهها تحمیل میکند که بخش قابلتوجهی از درآمد ماهانه را به خود اختصاص میدهد. در این راستا باید اشاره کرد که باز پرداخت این نوع تسهیلات، در صورتیکه زوجین هر دو شاغل نباشند، تقریبا امکانپذیر نخواهد بود؛ مگر آنکه یکی از زوجین درآمد بالایی داشته باشد.
از دیگر تسهیلات تکلیفی که اغلب زوجین از آن استفاده میکنند، باید به وام ازدواج اشاره کرد. تعهدات مالی مرتبط با ازدواج با میانگین قسط ماهانه حدود ۷میلیون تومان برآورد شده است. البته این رقم مختص به زوجینی است که هر دوی آنها زیر ۲۵سال داشته باشند و مبلغ وام آنها ۳۵۰میلیون تومانی باشد که در این صورت، هر قسط آن حدود ۳میلیون و ۵۰۰هزار تومان است. ( البته ناگفته نماند که دسترسی به این وام، مستلزم گذر از صفهای طولانی و طی مراحل دشوار از جمله تایید ضامن است و تنها پس از عبور از این فرآیندهای زمانبرقابل دریافت خواهد بود.)
با فرض اینکه زوجین خودروی خود را نیز بهصورت قسطی خریداری کرده باشند، هزینه اقساط آن نیز به هزینههای آنان اضافه میشود. هزینه تامین خودرو به صورت اقساطی، با مبلغ ماهانه نزدیک به ۱۰میلیون تومان، نمایانگر اهمیت و جایگاه ویژه این کالای مصرفی در زندگی شهری است که بهدلیل محدودیت منابع مالی، غالبا از طریق اعتبارات غیرنقدی و چکهای اقساطی تامین میشود. این روند، نشاندهنده افزایش وابستگی خانوارها به خریدهای اعتباری حتی برای کالاهای سرمایهای است.
شواهد نشان میدهد که در این راستا بسیاری از نمایشگاههای خودرو، شرایط فروش اقساطی را نیز فراهم کردهاند. این اقدام ناشی از آگاهی آنها نسبت به این واقعیت است که حداقل حقوق در ایران رقم قابلتوجهی نیست و بخش زیادی از افراد جامعه یا دارای دو شغل هستند یا تنها یک شغل با درآمد نسبتا بالا دارند. بنابراین، نمیتوان انتظار داشت که افراد صرفا با پسانداز، در مدتزمانی کوتاه موفق به خرید خودرو شوند.
علاوه بر آن، هزینههای مرتبط با خرید لوازم خانگی به صورت قسطی نیز معادل ۱۰میلیون تومان در ماه بر بودجه تحمیل میشود. با توجه به افزایش قیمت لوازم خانه، روشهای خرید آن به صورت قسطی افزایش یافته و خانوارها میتوانند حتی بدون پیشپرداخت نیز از برخی از فروشگاههای لوازم خانگی، کالای مورد نظر را تهیه کنند و اقساط آن را از ۱ تا ۳ سال پرداخت میکنند.
در کنار این اقساط بزرگ، پرداختهای ماهانه برای خرید طلا (خرید و فروش از لندتک ها) از حدود ۱ تا ۴میلیون تومان نیز نشاندهنده تمایل خانوارها به سرمایهگذاریهای خرد و حفظ ارزش داراییها در برابر تورم است. همچنین، اقساط حملونقل که حدود ۲میلیون تومان هزینه دارد، ناشی از استفاده از طرحهای خدماتی اقساطی است که ضرورت رفتوآمد در زندگی شهری را تحت پوشش قرار میدهد.
در بخش کالاهای مصرفی روزمرهتر مانند پوشاک، لوازم شخصی و تجهیزات دیجیتال، پرداخت ماهانه حدود ۴میلیون تومان حکایت از تنوع و گستردگی نیازهای مصرفی و تمایل به استفاده از تسهیلات اقساطی حتی در حوزه کالاهای مصرفی دارد. از سوی دیگر، اقساط خرد و تسهیلات متفرقه با بار مالی حدود ۱۰میلیون تومان، نیاز مبرم به مدیریت دقیقتر منابع مالی و برنامهریزی اقتصادی را بیش از پیش نمایان میسازد.
در این راستا باید خاطرنشان کرد که حتی در صورتی که زوجین از هزینههای مربوط به خودرو و سایر اقساط حوزه لندتکها و موارد مشابه صرفنظر کنند، مجموع اقساط ماهانه آنها به حداقل ۴۰میلیون تومان خواهد رسید. این رقم در شرایطی که تنها یکی از زوجین شاغل باشد، همچنان مبلغی سنگین و قابلتوجه محسوب میشود.
البته در این میان، ذکر این نکته ضروری است که اقساط بلندمدت مربوط به مسکن، ازدواج و سایر هزینهها عمدتا تنها در سال نخست سنگین به نظر میرسند. با گذشت زمان و در پی افزایش درآمدها و اثرات تورم، سهم این اقساط از بودجه ماهانه کاهش مییابد و فشار مالی ناشی از آنها کمتر احساس میشود.
بررسیهای اقتصادی و اجتماعی، چه در ایران و چه در بسیاری از کشورهای در حال توسعه و حتی توسعهیافته، حاکی از آن است که ساختار جدید زندگی شهری، با رشد قیمتها و محدودیتهای درآمدی، خانوارها را به سمت مدلهای مبتنی بر خرید اعتباری و پرداختهای مرحلهای سوق داده است.
نخستین و مهمترین دلیل برای ضرورت زندگی اقساطی، امکان تامین هزینههای سنگین و کلان مانند مسکن، خودرو، لوازم خانگی و حتی در برخی از موارد درمان را نیز شامل میشود. در شرایطی که نرخ رشد درآمد با شتاب افزایش قیمتها همخوانی ندارد، پرداخت نقدی هزینههای بزرگ عملا برای بسیاری از خانوادهها ناممکن شده است. زندگی اقساطی این امکان را فراهم میکند که خانوار بدون نیاز به پسانداز کامل، از کالاها و خدمات ضروری برخوردار شود.
در همین چارچوب، قابلیت مدیریت بودجه خانوار از طریق پرداختهای ماهانه ثابت و قابل پیشبینی یکی از مهمترین مزایای الگوی اقساطی به شمار میرود. برخلاف پرداختهای بزرگ و ناگهانی که میتواند توازن مالی یک خانواده را بر هم بزند، اقساط ماهانه با مبلغ مشخص، شرایط را برای برنامهریزی مالی بلندمدت فراهم میسازد.
از منظر نظام بانکی و مالی نیز، زندگی اقساطی میتواند نقشی موثر در تقویت سابقه اعتباری افراد ایفا کند. پرداخت بهموقع اقساط وامها و بدهیهای خرد، امتیاز اعتباری افراد را در نظامهای رتبهبندی مالی ارتقا میدهد و زمینه دریافت تسهیلات بهتر، سریعتر و با نرخ بهره پایینتر در آینده را فراهم میآورد. حتی در کشورهایی که سازوکار اعتبارسنجی فعالتری دارند، مشتریان دارای سابقه پرداخت خوب، واجد شرایط استفاده از انواع تسهیلات کمهزینهتر میشوند.
از دیگر مزایای قابلتوجه مدل اقساطی، امکان بهرهمندی فوری از کالا یا خدمات موردنیاز بدون نیاز به پرداخت کامل در لحظه خرید است. در بسیاری از مدلهای اعتباری جدید مانند اکنون بخر، بعدا بپرداز، فرد میتواند بدون پیشپرداخت یا با حداقل هزینه اولیه، کالا یا خدمت مورد نظر را دریافت کند و در دورههای مشخص مبلغ آن را بپردازد. این موضوع بهویژه در شرایطی که نیاز فوری به کالا یا خدماتی خاص وجود دارد مانند تعمیرات اضطراری منزل یا درمان از اهمیت بالایی برخوردار است.
نکته قابل تامل دیگر، تطبیق مدل اقساطی با شرایط تورمی اقتصاد ایران و کشورهای مشابه است. در وضعیتی که ارزش پول ملی به سرعت کاهش مییابد و قیمتها بهطور مداوم رشد میکنند، پرداختهای اقساطی میتواند نوعی قفلکردن قیمت باشد. یعنی فرد کالا یا خدمتی را با قیمت امروز دریافت کرده و با اقساط ماهانه که ارزش واقعی آنها در آینده کاهش مییابد، آن را بازپرداخت میکند. به بیان دیگر، پرداخت اقساط در اقتصاد تورمی، نوعی ابزار مقابله با کاهش قدرت خرید است.
از منظر روانشناختی نیز مدل اقساطی دارای مزایای قابلتوجهی است. مطالعات متعدد در حوزه اقتصاد رفتاری نشان دادهاند که افراد، پرداختهای سنگین و نقدی را دردناکتر از پرداختهای تدریجی تلقی میکنند. در نتیجه، مدل قسطی به فرد این امکان را میدهد که بدون احساس فشار مالی آنی، از کالا یا خدماتی که به آن نیاز دارد بهرهمند شود؛ در حالی که هزینه آن در طول زمان پرداخت میشود.
در نهایت، باید توجه داشت که در دنیای امروز، استفاده از ابزارهای اعتباری و تسهیلات اقساطی نهتنها نشانهای از ضعف مالی نیست، بلکه نشاندهنده بلوغ مالی، برنامهریزی هوشمندانه و تطبیق با ساختارهای اقتصادی مدرن است.
البته، موفقیت در زندگی اقساطی منوط به رعایت سه اصل پرداخت منظم و بهموقع اقساط، پرهیز از ورود به تعهدات بیش از توان بازپرداخت و انتخاب دقیق منابع و نهادهای اعتباری با شرایط شفاف است. با رعایت این اصول، زندگی اقساطی نهتنها باری بر دوش خانوادهها نخواهد بود، بلکه میتواند به ابزاری برای توسعه معیشت، ارتقای سطح زندگی و ایجاد فرصتهای جدید اقتصادی بدل شود.