به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، اسماعیل شریعتی، فعال صنفی حوزه پرستاری در گفت و گو با رکنا گفت: در نظام سلامت ایران، خدمات مشاوره روانشناسی بیش از دو برابر مراقبت شبانهروزی پرستاری ارزشگذاری شده است. آیا این همان عدالتیست که همواره از آن سخن گفته اید؟
وی در ادامه گفت: در ساختار تعرفهگذاری خدمات سلامت کشور، شکاف نگرانکنندهای میان خدمات درمانی مختلف وجود دارد که نتیجه آن، نابرابری آشکار در ارزشگذاری خدمات در میان گروههای درمانی است؛ موضوعی که بیتردید نه تنها از عدالت فاصله دارد، بلکه به تضعیف انگیزه و جایگاه یکی از مهمترین ارکان نظام سلامت، یعنی پرستاری، منجر شده است.
شریعتی همچنین افزود: در شرایطی که تعرفه یک جلسه ۴۵ دقیقهای مشاوره روانشناسی حدود ۷۰۰ هزار تومان تعیین شده، پرستاری که بهصورت مداوم ۲۴ ساعت در کنار یک بیمار روانپزشکی حاضر است، تنها حدود ۳۰۰ هزار تومان بابت این خدمت سنگین، حساس و حیاتی دریافت میکند.
این فعال حوزه پرستاری تاکید کرد: آیا کارشناسان و تصمیمگیرندگان حوزه تعرفهگذاری میدانند مراقبت از یک بیمار روانپزشکی در طول شبانهروز چه سختیهایی دارد؟ آیا درک میکنند که پرستار، نه فقط ارائهدهنده خدمات درمانی، بلکه حافظ جان، روان و امنیت سایر بیماران و کارکنان در محیطی بهشدت استرسزا و پرتنش است؟ آیا از میزان مسئولیت، فشار روانی و آسیبهای جسمی این شغل آگاهاند؟
اسماعیل شریعتی گفت: امروز این پرسش جدیتر از همیشه مطرح است ؛ چه کسانی، با چه میزان تخصص و بر چه اساسی به این نتیجه رسیدهاند که یک جلسه مشاوره ۴۵ دقیقه ای ، باید دو برابر ارزشگذاری شود در مقایسه با مراقبت تماموقت و مستمر از یک بیمار بستری؟ این تصمیمات تا چه حد متکی بر تحلیل کارشناسی است، و تا چه میزان تحت تأثیر فشارهای صنفی یا گروههای ذینفوذ اتخاذ شدهاند؟
وی اظهار کرد: اختلاف فاحش در تعرفهگذاری، نه تنها از نظر اقتصادی توجیهناپذیر است، بلکه توهینی به شأن حرفهای و انسانی پرستاران محسوب میشود. در یک تیم درمانی، پزشک و پرستار مکمل یکدیگرند و هیچکدام بدون دیگری نمیتوانند درمان مؤثری ارائه دهند. با این حال، یکی از این دو چند صد میلیون تومان در ماه دریافت میکند و دیگری تنها چند میلیون؛ شکافی که با هیچ منطق حرفهای، انسانی یا اخلاقی قابلتوجیه نیست. ریشه این ناعدالتی، نه فقط در خطاهای محاسباتی یا بیدقتی در تعرفهگذاری، بلکه در بیتوجهی ساختاری به جایگاه پرستاری در نظام سلامت است. سکوت و بیعملی نهادهایی چون معاونت پرستاری و سازمان نظام پرستاری نیز باعث شده این نابرابریها روزبهروز عادیتر و تثبیتشدهتر جلوه کند. در حالیکه بارها این اعتراضها از سوی پرستاران و فعالان صنفی مطرح شده است، امروز نه گوشی شنوا برای شنیدن باقی مانده، و نه مسئولی برای پاسخ دادن به این وضعیت ناعادلانه.
اسماعیل شریعتی نیز افزود: اکنون جامعه پرستاری کشور از شما، جناب آقای رئیسجمهور، انتظار دارد که همانطور که در سخنان خود بارها از بیعدالتی در نظام سلامت انتقاد کردهاید، اینبار بهصورت عملی وارد میدان شوید و یکبار برای همیشه اصلاح این تبعیض در نظام پرداخت را کلید بزنید. تا چه زمانی باید ستون اصلی نظام سلامت، یعنی پرستار، چنین نادیده گرفته شود؟ آیا زمان آن نرسیده که با بازنگری در ساختار تعرفهگذاری خدمات درمانی، شأن واقعی پرستاران به رسمیت شناخته شود؟
وی در ادامه تاکید کرد: این مدل از تعرفهگذاری، نهتنها ناعادلانه است، بلکه خلاف اصول حرفهای، انسانی و حتی بهرهوری اقتصادی نظام سلامت کشور است. سکوت در برابر چنین تبعیضی، به معنای پذیرش خاموش فروپاشی پرستاریست. جامعه پرستاری امروز منتظر اقدام است، نه شعار. و از شخص رئیسجمهور انتظار دارد که این مطالبه بهحق را با جدیت و قاطعیت پیگیری کند.