ناتمام بودن؛ زخمی که با ما زندگی می‌کند

خبرآنلاین چهارشنبه 29 مرداد 1404 - 10:30
هرکدام از ما فهرستی بلند از کارهای ناتمام در زندگی‌مان داریم. هر بار که به آن‌ها فکر می‌کنیم، چیزی در درونمان می‌لرزد؛ زخمی کوچک اما ماندگار. ناتمام بودن، فقط بیرون از ما نیست، در ژرفای ما خانه دارد.

زیبایی همیشه با کمال پیوند خورده است. لحظه‌ای که قطعه‌ای موسیقی تمام می‌شود، داستانی بسته می‌شود یا کاری به پایان می‌رسد، حس رهایی و آرامش در ما شکل می‌گیرد. در برابر آن، هر چیز نیمه‌کاره مثل دری نیمه‌باز است: ما را به درون می‌خواند، اما هیچ‌گاه به آرامش نمی‌رساند. ناتمام بودن، ما را در تعلیق نگه می‌دارد.

در زندگی شخصی، ناتمام بودن روح آدمی را فرسوده می‌کند. ما به گذشته‌ای پر از نیمه‌راه‌ها نگاه می‌کنیم و می‌دانیم بخشی از وجودمان همان‌جا جا مانده است. وعده‌ای که به خود داده‌ایم و عمل نکرده‌ایم، مثل باری سنگین بر دوش‌مان است. نیمه‌کاره‌ها شب‌ها خواب را از چشم می‌گیرند و در لحظه‌های سکوت، دوباره خودشان را به یاد ما می‌آورند.

و جامعه، چیزی جز بازتاب همین زندگی فردی نیست. همان‌طور که ما از کار نیمه‌کاره رنج می‌بریم , جامعه نیز از وعده‌های ناتمام، پروژه‌های نیمه‌تمام و سیاست‌های بی‌سرانجام آزرده می‌شود. هر طرح رهاشده، بی‌اعتمادی تازه‌ای می‌آفریند. هر وعده‌ی انجام‌نشده زخمی است بر حافظه‌ی جمعی. درست مانند رابطه‌ای که با جمله‌ای نیمه‌کاره رها می‌شود، سیاست ناتمام هم جامعه را در برزخی از انتظار گرفتار می‌کند.

هانس گادامر، فیلسوف آلمانی، زیبایی را در «کمال و تمامیت» (Vollendung) می‌دید. به باور او، چیزی زیباست که به پایان رسیده و در هماهنگی درونی خود ایستاده باشد. ناتمام بودن در نگاه او نازیبایی است؛ زیرا انسان را در معلق‌بودن و پراکندگی رها می‌کند. گادامر حتی هنر را تنها وقتی «زیبا» می‌داند که تجربه‌ی آن حس پایان، انسجام و تمامیت را در ما برانگیزد. اگر یک اثر نیمه‌کاره روح را آرام نمی‌کند، سیاست نیمه‌تمام هم نمی‌تواند اعتماد و امید جامعه را بازگرداند.

ناتمام بودن، چه در زندگی فردی و چه در عرصه‌ی جمعی، نازیباست. زیبایی در پایان درست است؛ در لحظه‌ای که چیزی کامل می‌شود و جای خود را در دل ما باز می‌کند. سیاست زیبا سیاستی است که کارها را به انجام می‌رساند، وعده‌ها را محقق می‌کند و پروژه‌ها را به سرانجام می‌برد. اما برای آنکه سیاست زیبا باشد، نخست باید واقع‌بین و راست‌گو باشد؛ نه اسیر خودفریبی، نه گرفتار توهم اعتبار و نه پناهنده به دروغ. سیاستی که به خود دروغ بگوید، هیچ‌گاه توان اتمام کارها و ساختن زیبایی در روح جمعی جامعه را نخواهد داشت؛ و درست در همین نقطه است که می‌توان گفت پزشکیان تاکنون این فضیلت را داشته است که نه به خود، نه به مردم و نه به رهبری دروغ نگوید—و همین را باید جوهر سیاست‌ورزی راست‌گو و زیبا دانست. واقعیت این است که در وضعیت امروز ایران، بیش از هر زمان دیگری به رئیس‌جمهوری نیاز داریم که این‌گونه باشد؛ راست‌گو و  واقع‌بین .

منبع خبر "خبرآنلاین" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.