زنگ خطر سراشیبی انرژی

دنیای اقتصاد پنج شنبه 13 شهریور 1404 - 00:03
دنیای اقتصاد - سارا نصیری: صنعت برق ایران، درست مثل قلبی است که توان پمپاژ خونش را از دست داده باشد. صنعت برق طی بازه زمانی یک‌ساله با کاهش چشمگیر راندمان روبه‌رو شده است. آیا این افت تنها نتیجه فرسودگی شبکه و تجهیزات است، یا سایه تحریم‌ها و کمبود سرمایه‌گذاری هم در پس پرده این بحران ایستاده‌اند؟ از نیروگاه‌ها تا خطوط انتقال و پست‌های توزیع، هر کدام فریاد می‌زنند که نیاز به نوسازی و حمایت دارند؛ و در این میان، هر قطره آب کم و هر پمپ جدید، فشار بر شبکه و سیستم را دوچندان می‌کند. این وضعیت، سوالی کلیدی را پیش می‌کشد: چگونه می‌توان صنعتی حیاتی را که نه‌تنها زیرساخت کشور بلکه امنیت و رفاه روزمره مردم را تامین می‌کند، به مسیر پایداری بازگرداند؟

آخرین داده‌های منتشرشده توانیر از صنعت برق کشور نشان می‌دهد که راندمان نیروگاه‌های ایران در سال ۱۴۰۲ نسبت به سال قبل، کاهش چشمگیری داشته است. این کاهش نشان‌دهنده وضعیتی است که کارشناسان از مدت‌ها پیش نسبت به آن هشدار داده بودند. مهدی مسائلی، دبیرکل سندیکای صنعت برق ایران، در تشریح علت‌های کاهش راندمان می‌گوید: «صنعت برق امروز به یک صنعت شکننده تبدیل شده است؛ نه زیرساخت‌ها به‌روز هستند، نه اقتصاد اجازه حمایت می‌دهد.» او تاکید می‌کند که کسری برق و قطعی‌های مکرر نتیجه یک زنجیره از مشکلات اقتصادی، فنی و محدودیت‌های بین‌المللی است که دست به دست هم داده‌اند. نبود سرمایه کافی، محدودیت در دسترسی به تجهیزات و مواد اولیه، و تحریم‌های بین‌المللی، شبکه برق کشور را شکننده، پیر و آسیب‌پذیر کرده است. به گفته مسائلی، این مشکلات فقط محدود به نیروگاه‌ها نیست؛ بلکه خطوط انتقال، پست‌های برق و شبکه توزیع نیز به شدت نیازمند نوسازی و بهینه‌سازی هستند؛ او می‌گوید: «صنعت برق کشور به مرحله پیری رسیده و نیازمند سرمایه‌گذاری و نوسازی فوری است».

مجید افشاری‌راد، عضو هیات علمی دانشگاه خوارزمی، نیز درباره این موضوع توضیح می‌دهد: «افزایش تولید برق بدون سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، پایدار نخواهد بود.» او بر این باور است که کاهش راندمان نیروگاه‌ها نه یک مساله جزئی، بلکه زنگ خطری است که می‌تواند تامین برق داخلی و حتی ظرفیت صادرات انرژی کشور را تحت‌تاثیر قرار دهد. به گفته افشاری‌راد، وقتی تولید برق با نرخ مصرف داخلی همسو نباشد، حتی اگر میزان تولید اسمی بیشتر از مصرف به نظر برسد، شبکه به دلیل فرسودگی، ناتوان از پاسخگویی پایدار خواهد بود. مسائلی درباره فرسودگی تجهیزات می‌گوید: «سالانه نزدیک ۸ هزار مگاوات برق از دست می‌رود، فقط به دلیل فرسودگی و ناترازی شبکه».

 ناترازی تولید و مصرف

یکی از مهم‌ترین عواملی که باعث تشدید بحران کاهش راندمان شده، فاصله بین تولید و مصرف برق است. افشاری‌راد اشاره می‌کند که «تراز تجاری مثبت زمانی معنا پیدا می‌کند که تولید برق از مصرف داخلی پیشی بگیرد.» اما در ایران، رشد مصرف برق بیشتر از تولید است. این هم‌راستا نبودن، باعث ناترازی مداوم و خاموشی‌های ساعتی برق در بخش خانگی و صنعتی می‌شود. مسائلی توضیح می‌دهد که علاوه بر رشد مصرف، عوامل دیگری مانند کم‌آبی و نیاز به پمپ‌های آب خانگی و صنعتی نیز بار اضافی بر شبکه وارد می‌کند. او در این رابطه گفت: «کم‌آبی و نصب پمپ‌های آب، بار جدیدی بر شبکه برق کشور تحمیل می‌کند.»

این فشار مضاعف بر شبکه برق، نتیجه‌ای جز افزایش خاموشی‌ها و کاهش بهره‌وری نیروگاه‌ها ندارد. نیروگاه‌ها برای تولید برق به سوخت و آب نیاز دارند و وقتی این عناصر حیاتی به دلیل محدودیت‌های اقتصادی و فنی تامین نشوند، راندمان کل شبکه کاهش می‌یابد. افشاری‌راد این وضعیت را این گونه شرح می‌دهد: «افزایش تولید برق بدون سرمایه‌گذاری در زیرساخت‌ها، پایدار نخواهد بود.»

31 copy

تبعات اقتصادی و اجتماعی کاهش راندمان

کاهش راندمان و ناترازی شبکه، پیامدهای اقتصادی و اجتماعی گسترده‌ای دارد. از بعد اقتصادی، کاهش تولید برق مستقیما بر ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی تاثیر می‌گذارد. افشاری‌راد در این‌باره می‌گوید: «اولین ضربه کاهش راندمان به ارزش افزوده و تولید ناخالص داخلی است.» وی تاکید می‌کند: «کاهش راندمان نیروگاه‌ها علاوه بر اقتصاد، آرامش اجتماعی را هم تهدید می‌کند.» او اشاره می‌کند که وقتی صنایع به دلیل کمبود برق دچار اختلال می‌شوند، تولید و فروش کاهش می‌یابد و این به کاهش درآمد، افزایش بیکاری منجر می‌شود. از بعد اجتماعی نیز، قطعی‌های مکرر برق زندگی روزمره مردم را تحت‌تاثیر قرار می‌دهد. مسائلی با لحنی هشداردهنده می‌گوید: «امروز دسترسی پایدار به برق، به آرزویی برای مردم تبدیل شده است.»

زیرساخت‌ها و نیاز به نوسازی

کارشناسان بر لزوم نوسازی و بهینه‌سازی زیرساخت‌ها تاکید دارند. شبکه برق ایران شامل نیروگاه‌ها، خطوط انتقال، پست‌های برق و شبکه توزیع است و فرسودگی هر کدام از این بخش‌ها، به کاهش راندمان کلی سیستم منجر می‌شود. مسائلی توضیح می‌دهد: «نیروگاه‌های آبی که زمانی سرمایه‌گذاری زیادی برایشان شد، امروز تولید کافی ندارند.» این موضوع نشان‌دهنده آن است که حتی سرمایه‌گذاری‌های گذشته بدون نگهداری و ارتقای مستمر، نمی‌تواند بهره‌وری لازم را ایجاد کند. وی تاکید می‌کند: « شبکه برق ناتوان امروز، ترکیبی از ناترازی اقتصادی و ناترازی فنی است.» افشاری‌راد نیز راهکار بلندمدت را استفاده از فناوری‌های نوین و انرژی‌های پاک می‌داند. او در این رابطه گفت: «راهکار بلندمدت، استفاده از انرژی‌های نوین و صرفه‌جویی در مصرف است.» کارشناسان معتقدند که بدون سرمایه‌گذاری و ایجاد ارتباطات بین‌المللی برای تامین تجهیزات مدرن، حتی بهره‌برداری از سیستم‌های خورشیدی و انرژی‌های تجدیدپذیر نیز نمی‌تواند مشکل ناترازی و قطعی برق را حل کند. مسائلی تاکید می‌کند: «حتی سیستم‌های خورشیدی هم بدون اصلاح اقتصاد صنعت برق، برقشان گران و کم اثر است.»

تحریم و مصرف

یکی دیگر از عوامل اصلی کاهش راندمان، محدودیت‌های بین‌المللی و تحریم‌هاست. مسائلی می‌گوید: «برای نوسازی و ارتقای صنعت برق، هم سرمایه داخلی و هم ارتباطات بین‌المللی ضروری است.» تحریم‌ها باعث شده‌اند که دسترسی صنعتگران و شرکت‌های پیمانکاری به ارز و تجهیزات خارجی محدود شود و این امر مستقیما بر کاهش راندمان و افزایش ناترازی شبکه تاثیر گذاشته است. علاوه بر کمبود تولید، مدیریت مصرف انرژی نیز یک چالش مهم است. کارشناسان تاکید می‌کنند که صرفه‌جویی در مصرف برق، استفاده بهینه از انرژی‌های نوین و برنامه‌ریزی برای پیک‌های مصرف، می‌تواند به کاهش فشار بر شبکه کمک کند. بدون مدیریت هوشمند مصرف، حتی افزایش تولید برق نیز قادر به حل ناترازی شبکه نخواهد بود.

کاهش راندمان برق ایران، نتیجه ترکیبی از فرسودگی نیروگاه‌ها، کمبود سرمایه، محدودیت‌های بین‌المللی و رشد نامتناسب مصرف است. کارشناسان معتقدند که بدون اصلاحات ساختاری و سرمایه‌گذاری جدی، شبکه برق کشور همچنان شکننده خواهد ماند و قطعی‌های مکرر ادامه خواهد داشت. کارشناسان بر این باورند که راهکار بلندمدت، احیای اقتصاد کشور و بهینه‌سازی صنعت برق است؛ تنها با این اقدامات است که ایران می‌تواند از بحران جاری عبور کند و ظرفیت صادرات برق و تامین پایدار نیازهای داخلی را حفظ کند.

کاهش راندمان صنعت برق ایران، نه حادثه‌ای ناگهانی بلکه نتیجه سال‌ها فرسودگی، کم‌توجهی به نوسازی و تحریم‌های بین‌المللی است. این وضعیت نشان می‌دهد که شبکه برقی کشور دیگر نمی‌تواند تنها با مدیریت روزمره و صرفه‌جویی مقطعی، پاسخگوی نیازهای ملی باشد. نیاز به سرمایه‌گذاری هدفمند، نوسازی تجهیزات و بهینه‌سازی شبکه از نیروگاه تا خطوط توزیع، بیش از هر زمان دیگری حس می‌شود. به بیان ساده، صنعت برق ایران اکنون در پیچ تاریخی خود ایستاده است: یا باید مسیر سرمایه‌گذاری و اصلاحات ساختاری را با جدیت دنبال کند یا بحران‌های بعدی، نه تنها شبکه، بلکه رفاه و امنیت روزمره مردم را نیز به چالش خواهد کشید. این حقیقت، هشدار و فرصتی همزمان است؛ هشدار برای ادامه روند کنونی و فرصت برای تحول واقعی که می‌تواند برق ایران را از سایه بحران‌ها به روشنایی پایداری هدایت کند.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.