پانزده سال بعد از قصاص شهلا

دنیای اقتصاد سه شنبه 08 مهر 1404 - 00:03
23 سال بعد از قتل لاله سحرخیزان و 15 سال بعد از اعدام شهلا جاهد متهم یکی از جنجالی ترین پرونده‌های جنایی ایران؛ حرف و حدیث‌ها درباره آن ماجرا هنوز ادامه دارد. غروب یکشنبه فیلم «کارت قرمز» ساخته مهناز افضلی که درباره همین پرونده ساخته شده در عمارت روبه‌رو به نمایش درآمد و سپس کارگردان فیلم و عبدالصمد خرمشاهی وکیل پرونده یک بار دیگر زوایایی از ماجرا را بازگو کردند.

اگرچه شهلا جاهد پس از ۸ سال به دلیل قتل لاله سحرخیزان همسر ناصر محمدخانی فوتبالیست مشهور پرسپولیس در دهه‌های ۶۰ و ۷۰ قصاص شد ولی با این حال این پرونده گره‌هایی داشت که هنوز درباره اش بحث می‌شود و خیلی‌ها معتقدند گره اصلی هرگز باز نشده است. بعضی‌ها ساخت همین فیلم را برای اثبات بی‌گناهی شهلا تلقی می‌کنند و گفته شده که به درخواست خود شهلا ساخته شده اما مهناز افضلی این بحث را رد می‌کند. نکته‌ای که به این بحث دامن زده استفاده از تصاویر اختصاصی ناصر محمد خانی در این فیلم است که توسط شهلا ضبط شده بود و به همین دلیل حتی نامش هم به عنوان فیلمبردار در تیتراژ ذکر شده است.

مهناز افضلی بعد از پخش فیلمش گفت معمولا دلایل زیادی برای انتخاب یک سوژه دارم و به عنوان فیلمساز قصه‌هایم را در جهان واقعی پیدا می‌کنم. موضوع «کارت قرمز» هم برای من خیلی جذاب بود، هرچند به قول حسن پورشیرازی، همسرم، راه رفتن روی لبه تیغ بود، چون ممکن بود به یک فیلم زرد تبدیل شود و من همه تلاشم را کردم که فیلم زرد نسازم. او اما این موضوع را رد کرد که ساخت فیلم به درخواست شهلا انجام شده است و در همین رابطه گفت: «به نظرم سینما ابزاری برای حقیقت‌یابی است و من در وهله اول فیلم می‌سازم تا به پاسخ سوالاتم برسم. وقتی هم خواستم این فیلم را بسازم جلسه‌های دادگاه شروع شده بودند.

تحقیقات وسیعی کرده بودم و برای کل فیلم یک چارچوب مشخص و متن داشتم. البته برای حضور در دادگاه باید از وزارت ارشاد مجوز می‌گرفتیم و ارشاد هم بعد از ساخت مستند «زنانه» به من مجوز نمی‌داد، به همین دلیل از طریق دوست دیگری مجوز گرفتیم و من به عنوان فیلمبردار به دادگاه رفتم. در آنجا هم با دو دوربین کار می‌کردیم.» افضلی درباره ذکر نام شهلا جاهد به عنوان فیلمبردار توضیح داد: «برای ساخت این مستند هم از شهلا و هم از ناصر محمدخانی اجازه کتبی گرفتم ولی به دلیل آنکه چنین امکانی نبود تا از لاله هم اجازه‌ای داشته باشم از تصاویر و عکس‌های شخصی او استفاده نکردم و فقط یک صوت از او، در فیلم شنیده می‌شود که آن هم در یک برنامه درباره ناصر محمدخانی صحبت کرده بود.»

او که خود را بابت حضور نقش‌های اصلی پرونده در مقابل دوربینش خوش‌شانس‌ می‌داند گفته فیلمسازی برای من تراپی است و برعکس وقتی هیچ کاری ندارم انگار تمام فشار دنیا روی من می‌آید. «کارت قرمز» هم فیلم تلخی بود به‌خصوص اینکه فکر می‌کنم شاید اگر شهلا جاهد در موقعیت دیگری به دنیا می‌آمد، می‌توانست بازیگر خوبی شود چون استعدادش را داشت.این فیلم هیچ‌گاه شانس گرفتن مجوز و اکران عمومی را نداشت اما من از موضع ۱۸ سال قبل خودم برای ساخت آن پشیمان نیستم.»

افضلی درباره نام فیلمش و اینکه آیا آن را باید کارت قرمزی به ناصر محمدخانی دانست گفت: «این، کارت قرمز به یک تفکر است، به یک فرهنگ و حتی به خودمان و به جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کنیم؛ جامعه‌ای که اگر مسیرش همین‌طور ادامه پیدا کند کارت‌های قرمز بیشتری باید برای آن بگیریم.»

بخش پایانی این فیلم مستند روایتگر ادله‌ای است که عبدالصمد خرمشاهی وکیل پرونده به عنوان لایحه به دادگاه داده بود و حالا او پس از گذشت بیش از ۲ دهه، با این سوال مواجه می‌شود که آیا حکم پرونده عادلانه بود؟

خرمشاهی به این پرسش پاسخ صریحی نداد و گفت خلاف موازین قانونی است چون به هر حال ۶-۵ سال از پرونده دفاع شده و وقتی حکم صادر شد، پرونده بایگانی است. او اما ساخت این مستند را مهم دانست و گفت هدف رسانه و هنر و سینمای مستند رشد آگاهی مردم است و اگر قرار باشد سینما به مردم آگاهی ندهد و فقط دو ساعت سرگرم کند، ارزشی ندارند. درحالی‌که متاسفانه فیلم‌هایی که اخیرا ساخته شده فقط برای گیشه و سرگرمی است؛ از جمله فیلمی که از پرونده‌های خود من ساخته شد که نه تنها آگاهی نداشت بلکه بدآموزی داشت!

او از فیلم «بی‌بدن» که درباره پرونده جنایی غزاله و آرمان ساخته شده نام برد و به نمایش پربحث آن در یکی از دانشگاه‌ها اشاره کرد و گفت نقش هنر در روشن کردن افکار عمومی خیلی مهم و حساس است. «بی‌بدن» را ساختند و به خود فیلمساز هم گفتم که شما نه تنها آگاهی ندادید بلکه نگاه جامعه را به وکیل و قاضی بد کردید.

خرمشاهی با یادآوری روزهایی که پرونده شهلا جاهد در صدر اخبار بود و حساسیت‌های زیادی حتی نسبت به پذیرش وکالت پرونده به وجود آمده بود گفت: «آن سال‌ها وقتی این پرونده بازتاب پیدا کرد، وجدان جامعه علیه شهلا بود. زمانی هم که می‌خواستم پرونده را قبول کنم خیلی‌ها با من مخالفت کردند چون می‌گفتند او به قتل اقرار کرده و آبروی خودم را در این پرونده می‌برد. در صورتی که هر متهمی این حق را دارد که وکیل داشته باشد، حتی همین خانم کلثوم اکبری متهم به قتل ۱۰نفر در طول ۲۰ سال طبق قانون باید حقوقش استیفا شود و‌ ای کاش می‌گذاشتند دادگاهش علنی برگزار شود.

درباره پرونده شهلا جاهد هم افراد زیادی روی پرونده کار کردند و چند سال طول کشید. در این مدت نگاه جامعه به شهلا تغییر کرد و باید دید چه شد که بعد از چند سال چهره شهلا تغییر کرده است؟ شاید چون هنوز که هنوز است افکار عمومی قانع نشده است. با این حال اگرچه حکم پرونده صادر شده ولی در طی این سال‌ها به نواقصی پرداخته شد که باز هم می‌تواند ادامه داشته باشد و بیشتر آن هم در ایرادهای رسیدگی و شکلی است؛ یکی از مهم‌ترین ایرادها این بود که قاضی پرونده قبلا به عنوان بازپرسِ تحقیق، نظر خود را داده بود و ما اعتراض کردیم و خواستیم قاضی جدیدی حضور داشته باشد اما مورد قبول واقع نشد.»

او در پایان با بیان اینکه در مستند «کارت قرمز» یک پرونده تاریخی ثبت شده است، اشاره کرد که ای‌کاش دفاعیات وکلا هم نشان داده می‌شد. بخش حقوقی در فیلم‌های ساخته شده از این موضوع اصلا مورد توجه نبوده و حتی در فیلم «خشم و هیاهو» با داستانی مشابه پرونده قتل همسر ناصر محمدخانی هم به این بخش توجه نشده است.

منبع خبر "دنیای اقتصاد" است و موتور جستجوگر خبر تیترآنلاین در قبال محتوای آن هیچ مسئولیتی ندارد. (ادامه)
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت تیترآنلاین مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویری است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هرگونه محتوای خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.