به گزارش ایسنا به نقل از سپاه نیوز، متن یادداشت سردار یدالله جوانی، معاون سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، به شرح زیر است:
در روابط بینالملل بر نکتهای تأکید میشود که، هیچ دوستی و دشمنی ثابت و همیشگی نیست. دوستیها میتواند به دشمنی و دشمنیها به دوستی تبدیل شود. بر اساس این قاعده کسانی در ایران، همواره بر این نکته تأکید نمودهاند که باید به اختلافها با آمریکا پایان داده و برای حل مشکلات کشور از طریق گفتگو و مذاکره با این کشور، به یک توافق جامع دستیافت.در نقطه مقابل این نگاه و نظریه، دیدگاه دیگری میگوید، به دلایلی امکان آشتی بین ایران و امریکا وجود ندارد.
در رأس صاحبان این نگاه حضرت امام خمینی رحمةالله علیه قرار دارد. نظر به اهمیت موضوع، باید فراتر از نگاههای سیاسی و جناحی، تبیین شود که کدامین نگاه درست و کدامین نگاه نادرست است؟اهمیت این موضوع موقعی بیشتر آشکار میشود که دلایل و نقطهنظرات هر طرف از منظر منافع ملی موردتوجه قرار گیرد. بهعنوان نمونه، صاحبان دیدگاه اول میگویند باتوجهبه فشارها و تحریمهای همهجانبه آمریکا بر جمهوری اسلامی، راه پیشرفت بر کشور ایران بسته شده، تنها راه برای پیشرفت کشور، رابطه با آمریکا است. در نقطه مقابل رهبر حکیم انقلاب اسلامی با همان نگاه حضرت امام به آمریکا، بر این نکته تأکید دارند که شرط پیشرفت واقعی ایران، جلو نیامدن آمریکا میباشد؛ چرا که آمریکا بهشدت مخالف پیشرفت ایران است.
با معیار عقلانیت سیاسی و بر اساس شاخص منافع ملی، میتوان دو دیدگاه را مورد بررسی قرارداد. از منظر مقام معظم رهبری، مکتب امام خمینی رحمه الله علیه، دارای ابعاد سهگانه معنویت، عدالت و عقلانیت است. در واقع نگاه امام به آمریکا مبنی بر اینکه، آمریکا شیطان بزرگ است و ما رابطه با آمریکا را برای چه میخواهیم؛ مبتنی بر یک استدلال قوی میباشد. استدلال امام آن است که در روابط بینالملل، هر کشوری از طریق برقراری رابطه با دیگر کشورها، به دنبال تأمین منافع ملی میباشد.
حضرت امام معتقد بودند، رابطه با امریکا نهتنها نفعی برای ملت ایران ندارد؛ بلکه برای کشورمان این رابطه خسارتبار خواهد بود. رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حد و اندازه خسارتبار بودن این رابطه را برای ایران، با یک مثال تشریح نموده فرمودند؛ این رابطه، رابطه گرگومیش است!بسیار روشن است که بهمحض نزدیکی گرگومیش، چه اتفاقی رخ خواهد داد و کدام طرف سود میبرد و کدام طرف خسارت میبیند. این مثال مبتنی بر یک استدلال عقلی بنا شده است. نفع گرگ در درندگی و گرفتن حیات گوسفندان است. حال آمریکا یک کشور دارای خلقوخوی استکباری بوده، برای اعمال برتری خود بر دیگران، از هر ابزار و امکانی استفاده میکند. آمریکا میخواهد قدرت برتر جهان باشد و دیگران را تحت سلطه خود در آورد. رهبران این کشور، با صراحت هرچه تمام، از ایران بهعنوان یکی از موانع اصلی سر راه سلطه آمریکا بر جهان نام میبرند. در چنین شرایطی، میان منافع حیاتی و حقوق طبیعی ملت ایران، مانند استقلال سیاسی، عزت ملی و حفظ تمامیت ارضی، با منافع زیادهخواهانه و سلطهجویانه امریکا تعارض منافع پیش میآید. این تعارض منافع هم جنبه تاکتیکی ندارد که از طریق گفتگوی میان دو طرف، قابلحل و فصل باشد.
اختلافات میان دو کشور، در سطوح راهبردی و تعارض منافع جنبه ذاتی دارد. آمریکا در طی ۴۶ سال گذشته، نشان داده به چیزی کمتر از تسلیمشدن ملت ایران در مقابل ایالات متحده، قانع نخواهد شد. ترامپ در همان روز اول جنگ ١٢ روزه، با تصور پیروزی در این جنگ، با صراحت اعلام کرد؛ ایران بدون قیدوشرط باید تسلیم شود.اساساً آمریکا یک کشور مستقل و دارای پیشینه فرهنگی و تمدنی چون ایران با یک موقعیت جغرافیایی ممتاز و در حال پیشرفت را، تحمل نمیکند. علت تمامی دشمنیهای آمریکا با ملت ایران، که سابقهای فراتر از انقلاب اسلامی دارد، ریشهاش به زیادهخواهیهای آمریکا برمیگردد. در چنین شرایطی ملت ایران، هوشیارانه باید در مسیر قدرتیابی حرکت کند.
نظریه ساخت ایران قوی که سالیان متمادی از سوی رهبر حکیم انقلاب اسلامی مطرح و مورد تأکید قرار گرفته، برای همین منظور است. آینده روشن ملت ایران، در گرو قدرتمند شدن کشور ایران است. ایران و ایرانی در برابر آمریکای سلطهگر، راهی جز قویشدن و پیشرفت همهجانبه ندارد. ایستادگی در برابر قلدری و زورگویی آمریکا، فقط با قویبودن ممکن است. تصور حل مشکلات کشور از طریق مذاکره، آشتی و رابطه با آمریکا، توهمی بیش نیست. ملت ایران هم عقلایی رفتار میکند وبر اساس عقلانیت و محاسبهگری با شاخص منافع ملی در سیاست خارجی رفتارش را تنظیم میکند، و هم تجارب تاریخی فراوانی را در برای عبرتگرفتن دراینخصوص مدنظر قرار میدهد. تجربه نزدیکشدن مصدق به آمریکا برای رهایی از شر انگلیس که در نهایت موجب شد دولت ملی دکتر محمد مصدق، با کودتای انگلیسی و امریکایی ٢٨ مرداد ساقط شود، پیش روی ملت ایران قرار دارد.
یا تجربه کشور لیبی در دوره سرهنگ قذافی که با اعتماد به غربیها و آمریکاییها، این کشور در مسیر انحطاط و نابودی قرار گرفت. همچنین تجربه کشور سودان و خطای محاسباتی عمرالبشیر در نزدیکشدن به آمریکا که نتیجه اش تجزیه سودان و جنگهای خانمانسوز داخلی شده است. آری ملت ایران بهدرستی، چرایی آشتیناپذیری میان ایران و امریکا را فهمیده، بر همین اساس در راستای حفظ منافع ملی خود، در مقابل زیادهخواهی این کشور، سیاست و رویکرد مقاومت و مبارزه را انتخاب کرده است. بهطورقطع در پرتو وحدت ملی و همبستگی اجتماعی، با کار و تلاش همهجانبه برای پیشرفت کشور تحت هدایتهای رهبر حکیم انقلاب اسلامی، می توان با ساخت ایران قوی، بر همه مشکلات غلبه کرد. در این مسیر باتکیهبر قدرت ایمان و معنویت، با اعتماد به نصرت خداوند متعال، هیچ جای نگرانی و جود ندارد. این سخن خداوند است که به مؤمنین این گونه آرامش میدهد: «ولا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین...»