ایران طی 5 سال گذشته، دومین صادرکننده استعدادهای هوش مصنوعی به آمریکا بود اما در استفاده از این فناوری همچنان در حاشیه مانده است. یکی از رتبههای تکرقمی کنکور درحالحاضر مهندس ارشد هوش مصنوعی در والمارت است اما کسبوکارهای ایرانی برای جذب استعدادهای حوزه هوش مصنوعی با مشکل جدی روبهرو شدهاند. این نشان از پارادوکسی عجیب دارد که در گفتگو با متخصصان حوزه AI، سعی کردیم دلایل آن را مشخص کنیم.
آمار شرکت Zeki تصویری تکاندهنده از مهاجرت نخبگان نشان میدهد. در بازه زمانی 2019 تا 2024، بیش از 10 هزار استعداد برتر هوش مصنوعی پس از اتمام تحصیلات اولیهشان به آمریکا مهاجرت کردهاند. هند با فاصله زیاد در صدر این فهرست قرار دارد و ایران با بیش از هزار مهاجر متخصص، جایگاه دوم را از آن خود کرده است.
شرکت Zeki، پایگاه داده استعدادهای هوش مصنوعی جهان، بر این باور است که استعداد، عامل کلیدی موفقیت در هوش مصنوعی است. آنها معتقدند که هیچ مقدار از قدرت محاسباتی یا سرمایه نمیتواند جایگزین فقدان استعداد برتر در شرکتهایی شود که وعده نوآوریهای پیشرو در هوش مصنوعی را میدهند.
«معین کافی»، مدیرعامل کافهبازار بینالملل و از فعالان حوزه هوش مصنوعی، در گفتگو با دیجیاتو تأکید میکند پدیده مهاجرت متخصصان داستان امروز و دیروز نیست. این مسئله از دیرباز وجود داشته که اگر جریانشناسی شود ریشه آن به سالهای دبیرستان بازمیگرد. جامعه آدمهای باهوش را به رشته ریاضی-فیزیک هل میدهد، آنها هم در دانشگاه سراغ رشتههای برق و کامپیوتر میروند. همانهایی که تبدیل به متخصص هوش مصنوعی شده و درنهایت هم مهاجرت میکنند؛ زیرا وارد دانشگاهی مثل شریف میشوند که همه به فکر مهاجرت و درحال اپلای هستند.
مدیرعامل کافهبازار بینالملل دلیل اصلی موج مهاجرت را عوامل اقتصادی میداند و با مثالی ملموس این موضوع را شرح میدهد: «دوست من مهندس ارشد هوش مصنوعی در والمارت است که رتبه یک کنکور بود. او اگر اینجا [ایران] کار میکرد، با بهترین حقوقی که میتوانست بگیرد، برای خرید مسکن متوسط روبهپایین باید بیشتر از 10-15 سال منتظر میماند. طبیعتاً انتخاب این افراد مهاجرت است.»
کافی معتقد است المانهای اقتصادی اصلیترین مسئلهای است که این جریان را به وجود آورده، البته برای زنان شرایط اجتماعی نیز اثرگذار است. به گفته وی، این افراد حتی اگر در بهترین شرکتهای ایران هم کار کنند، بازهم برای رفع مایحتاج اولیهشان به مشکل میخورند.
کافی به کاهش جذابیت کارآفرینی در ایران نیز اشاره میکند: «عدهای قبلاً میماندند و کارآفرینی میکردند اما درحالحاضر باتوجهبه شاخصهای کلان اقتصادی، کارآفرینی هم دیگر جذابیتی ندارد؛ درنتیجه کارمندی در خارج و در شرکتهای بینالمللی را ترجیح میدهند، حتی بااینکه امروز شرایط کاری در غرب هم خیلی سختتر شده و فضاهای کاری کمتری وجود دارد.»
باوجود مشکلات، کافی کیفیت آموزش ایران را مثبت ارزیابی میکند و باور دارد در آموزش ریاضی و مهندسی جزو کشورهای خوب دنیا هستیم و خروجیهای دانشگاههای مطرحمان جزو دانشجوهای خوب دانشگاههای خارج هستند. او این را براساس مشاهدات فردی خودش از دوستانش میگوید.
مدیرعامل کافه بازار بینالملل در ادامه به دیجیاتو میگوید: «در آموزش ریاضی و برنامهنویسی پایه، بسیار خوبیم. زیرساخت کافی در حدی که افراد بتوانند آموزش ببینند وجود دارد.»
این موج مهاجرت چه اثری بر کسبوکارها گذاشته است؟ مدیرعامل کافهبازار بینالملل در پاسخ به این سؤال دیجیاتو از تشدید بحران کمبود نیروی متخصص سخن میگوید: «دسترسی به نیروی بااستعداد و تلنت در این مملکت هر روز سختتر میشود. اگرچه سختگیرانهتر شدن فرایندهای ویزای آمریکا موجب شده فرایند مهاجرت کندتر شود، افراد مقصدشان را عوض کردند و به کانادا و اروپا میروند.»
او هشدار میدهد هر بار با بدتر شدن شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی، میزان تمایل به مهاجرت بیشتر میشود: «ما هر روز میبینیم که کیفیت نیرویی که برای استخدام در دسترسمان است، کم و کمتر میشود.»
یکی از نکات جالبی که کافی در گفتگو با دیجیاتو مطرح میکند، وابستگی فزاینده پروژههای داخلی به متخصصان مهاجر است: «یکی از دوستانم روی پروژه هوش مصنوعی کار میکند. 2 مهندس هوش مصنوعی که توانسته برای همکاری پیدا کند، از دوستانش هستند که یکی از آنها آلمان یکی هم کاناداست؛ الان شما کار جدی هم بخواهید بکنید به ایرانیهایی که رفتند وابستهترید تا به ایرانیهایی که در کشور هستند.» او این اتفاق را دردناک توصیف میکند.
ادامه چنین وضعیتی چه بر سر ایران و کسبوکارها خواهد آورد؟ کافی در پاسخ به این سؤال پیشبینیهای نگرانکنندهای میکند: «فکر میکنم متأسفانه 2 اتفاق اجتنابناپذیر است؛ یکی اینکه تولد کسبوکارهای جدید بهشدت کاهش پیدا میکند، دوم اینکه باید منتظر بمانیم کیفیت ارائه سرویس کسبوکارها کاهش یابد؛ یعنی حتی از بنگاههای بزرگ هم باید انتظار کمتری برای خلاقیت و نوآوری در آینده داشته باشیم.»
با این شرایط برای بهبود وضعیت چه میتوان کرد؟ کسبوکارها چگونه میتوانند نیروهای مستعد خود را نگه دارند؟ کافی درباره راهکارهای مقابله با این بحران میگوید:
«عامل اصلی [موج مهاجرت] شرایط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی است. تأکید میکنم مسئله اقتصادی از همه مهمتر است اما میتوانید ارزشی که به نیروی انسانی مستعد میدهید را بیشتر کنید، باید آزادی عملش را بیشتر کنید، باید فضای بهتری برایش درست کنید.»
او تأکید میکند امروز توان بنگاههای اقتصادی ما آنقدری نیست که بتوانند مثلاً آن حقوقی که امروز در اروپا و آمریکا داده میشود بدهند؛ به همین دلیل برخی، بهخصوص در حوزه هوش مصنوعی، بهسمت کوچککردن تیمها رفتهاند. با این کار میتوان حقوق بالاتری به آدمهای مستعد داد: «اگر بخواهید افراد مستعد را نگه دارید، باید حقوق بالا بدهید و اگر هم به همه حقوق بالا بدهید، شرکتتان ورشکست میشود؛ بنابراین باید تعداد نیروها را کم کنید.»
او در پاسخ به سؤال درباره راهکار همکاری با ایرانیهای مهاجرت کرده، امیدوار بود این رویکرد گسترش یابد: «فضای کار در خارج از کشور رقابتی شده و فرصتها [شغلی] کمتر است؛ درنتیجه انگیزهای برای همکاری با کسبوکارهای داخل ایران ایجاد شده.»
مدیرعامل کافه بازار بینالملل البته این راهکار را مقیاسپذیر نمیداند؛ زیرا اختلاف ساعت وجود دارد، دغدغهها مختلف است و درآمد در ایران ریالی است و این متخصصان در خارج از کشور باید دلاری هزینه کنند.
کافی پیشنهاد بلندمدتی برای سیاستگذاران کلان کشور مطرح کرد: «اگر بخواهم در جایگاه سیاستگذار کلان به قضیه نگاه کنم، از منظر وزارت علوم، ریاستجمهوری، معاونت علمی ریاستجمهوری، باید روی آموزش برخی مهارتهای نرم تمرکز کنیم تا افراد مستعدی که از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند، بتوانند کسبوکاری در ایران راه بیندازند، فرصتها را بشناسند و محقق کنند.»
او تأکید میکند اینکه صرفاً متخصص تکنیکال پرورش بدهیم، آیندهای جز مهاجرت اینها ندارد: «درنتیجه آموزش مهارتهای کسبوکار به این دوستان میتواند نرخ مهاجرت را کاهش دهد.»
کافی از تکثر ستادها و مراکز مختلف در حوزه هوش مصنوعی انتقاد میکند و باور دارد با این ستادها اتفاقی نمیافتد.
شراره عزتنژاد، مؤسس «پروداکترود» و از مدیران باسابقه حوزه AI، این پارادوکس موجود را ناشی از شکاف میان ظرفیتهای فردی و زیرساختهای صنعتی کشور میداند.
او در پاسخ به این پرسش دیجیاتو که نظام آموزش آکادمیک ایران در ایجاد این شکاف سهم دارد یا خیر، بهصراحت میگوید: «شکاف آکادمیک در حوزه هوش مصنوعی خیلی کم است؛ زیرا درحالحاضر منابع خوب داخلی و خارجی بسیاری در دسترس علاقهمندان به یادگیری AI وجود دارد؛ بنابراین کسی که علاقهمند باشد، کمبودی از نظر منابع آموزشی ندارد.»
عزتنژاد ریشه اصلی مشکل را جای دیگری جستوجو میکند: «بهنظرم، مهمترین دلیل مهاجرت استعدادهای هوش مصنوعی بازار کار است.» به باور او، اگرچه موج هوش مصنوعی طی یکی دو سال گذشته به ایران رسیده، شرکتها پیشنیازها و زیرساختهای لازم برای استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی در صنعت را ندارند.
به گفته وی، از مهمترین این پیشنیازها وجود دادههای قابلتوجه و زیرساخت جمعآوری آنهاست: «وقتی این زیرساخت وجود ندارد، طبیعتاً کاری هم نمیتوان انجام داد.»
این فعال حوزه AI با اشاره به محدودیت فرصتهای شغلی به دیجیاتو میگوید: «مگر چند شرکت مثل کافهبازار، اسنپ یا دیجیکالا هستند؟ مگر هرکدام حداکثر به چند متخصص نیاز دارند؟ بقیه علاقهمندان به کار در این حوزه چه باید بکنند؟»
عزتنژاد بر این نکته تأکید میکند که دلیل مهاجرت متخصصان این نیست که نمیتوانند هوش مصنوعی را در ایران یاد بگیرند، بلکه به این خاطر است که نمیتوانند از آموختههایشان در حوزه AI استفاده عملی کنند و آیندهای برای خود در کشور نمیبینند؛ به همین دلیل مهاجرت میکنند.
البته مهاجرت این روزها چندان هم ساده نیست. عزتنژاد با اشاره به مشاهدات شخصیاش توضیح میدهد در ۲ سال اخیر، مهاجرت کاری متخصصان هوش مصنوعی ایرانی با دشواری بیشتری مواجه شده است. به گفته وی، میزان رد ویزاهای کاری ایرانیها بیشتر شده و دلیل اصلی آن هم اشباع بازار کار جهانی از متخصصانی است که قبلاً در شرکتهای بزرگ فناوری مثل گوگل کار کردهاند و چند وقت اخیر تعدیل شدهاند.
«رقابت با کسی که سابقه کار در گوگل دارد، برای ایرانی خیلی سخت است.» او به دیجیاتو میگوید بسیاری از متخصصان مسیر مهاجرت تحصیلی را انتخاب کردهاند؛ بهخصوص به کشورهای اروپایی مانند آلمان و هلند. آمریکا هم اگرچه مقصد مطلوبی برای خیلیهاست، بهدلیل محدودیتهای سیاسی (با رویکارآمدن ترامپ) مهاجرت به آن سخت شده است:
«خیلی از فعالان حوزه AI برای گرفتن ویزای تحصیلی اقدام میکنند. مستر دوساله یا PhD چهارساله را میگذرانند بعد وارد بازار کار میشوند، حتی در اروپا PhD حقوق هم دارد.»
سؤال مهمتراینکه چرا ایران، باوجود اینهمه استعداد، هنوز موفق به توسعه واقعی فناوریهای هوش مصنوعی نشده است؟ به باور عزتنژاد، پاسخ این سؤال در بخش قبلی سخنانش مشهود است: «فرهنگ استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی و ایجاد زیرساختهای آن در شرکتها و صنایع ایرانی ایجاد نشده. رهبران این صنایع افراد سنتی هستند که تغییر تفکر برای بهکارگیری این تکنولوژی برایشان سخت است.»
او به تجربه شخصیاش در یکی از استارتاپهای بزرگ کشور اشاره میکند که ساخت تیم بیگدیتا را اولین بار آغاز کرده بود:
«باوجود تلاش برای ایجاد زیرساختهای جمعآوری دیتا (داده)، شرکت منابع کمی اختصاص داد. همین باعث شد دادههایی که میتوانستند ارزشمند باشند، از دست بروند. شرکتهای کمی هستند که این دادهها را ذخیره میکنند تا بتوان روی آنها الگوریتمهای یادگیری ماشین یا دیپ لرنینگ پیاده کرد.»
نبود این زیرساختها موجب میشود پروژههای AI در ایران عملی نشوند و استعدادها بهناچار مهاجرت کنند.
چه میتوان کرد؟ عزتنژاد راهحل را در تغییر نگرش مدیران میبیند: «باید فرهنگ بهکارگیری تکنولوژی هوش مصنوعی برای مدیران ارشد و صاحبان کسبوکار ایجاد شود. این فرهنگسازی باید از بالا به پایین باشد.»
او به نقل از یکی از فعالان تحول دیجیتال در صنعت معدن میگوید مدیران این صنعت بیشتر دنبال نتایج زودهنگام هستند اما هوش مصنوعی دیربازده است؛ مثلاً نرمافزار را میشود دوماهه پیاده کرد اما پروژه AI حداقل یک سال و نیم زمان نیاز دارد تا به بار بنشیند.
به باور عزتنژاد، این کمصبری و در اختیار نگذاشتن منابع کافی موجب میشود نتوان از هوش مصنوعی برای حل مسائل کسبوکارها استفاده کرد. مشکلی که محدود به صنعت معدن نیست، بلکه در بسیاری از صنایع و حتی برخی استارتاپها هم دیده میشود.
درحالیکه ایران هنوز درگیر تدوین اسناد راهبردیست، رقبای منطقهای در این صنعت پیشتاز شدهاند. این متخصص حوزه هوش مصنوعی به خبری که اخیراً خوانده، اشاره میکند که در قرارداد با OpenAI، چتجیپیتی پلاس برای شهروندان اماراتی رایگان شده است. او اعتقاد دارد امارات و عربستان با بستن قرارداد با بزرگترین شرکتهای هوش مصنوعی دنیا، به سیلیکون ولی دوم تبدیل میشوند.
در مقابل، وضعیت ایران را چندان روشن نمیبیند: «در ایران، هنوز کسبوکاری که بتوانیم بگوییم پروداکت [محصول] هوش مصنوعی موفق بزرگی دارد، بهندرت پیدا میشود.»
به باور وی، اگر روند فعلی ادامه یابد، استعدادهایمان را از دست میدهیم. شرکتهایمان سنتی میمانند و شکاف تکنولوژیک ما با دنیا عمیقتر میشود. درحالحاضر حتی آنهایی که دانش راهاندازی استارتاپهای AI را دارند، به دبی میروند؛ چون زیرساخت در اختیارشان میگذارند و خبری از تحریم نیست. بهاینترتیب شاهد مهاجرت گسترده حتی استارتاپهای حوزه هوش مصنوعی به کشورهایی مثل امارات خواهیم بود. اتفاقی که عزتنژاد آن را «خطرناک» توصیف میکند.