به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، فصل جدید آتش سوزی های زاگرس شروع شده است. روز گذشته، در دو نقطه حیاتی از طبیعت ایران یعنی پارک ملی گلستان در شمالشرق و ارتفاعات دالاهو در غرب کشور در آتش سوختند. این آتشسوزیها نشان داد ضعف تجهیزات و ناهماهنگی نهادها، همچنان بزرگترین مانع حفاظت از جنگلهاست و سرمایه ملی و آینده ما خاکستر میشود.
لازم به ذکر است که آتش، نه تنها منابع طبیعی، بلکه اعتماد مردم به سیستم حفاظت از محیط زیست را نیز به چالش کشیدهاند. با وجود پیشبینیهای سالانه، ضعف در تجهیزات و هماهنگی بین نهادهای مسئول، مهار آتشها را دشوار کرده است.
علت اصلی این وضعیت ناتوانی ساختاری و کمبود امکانات تخصصی مانند بالگرد آبپاش، پهپاد پایش و فرماندهی واحد است.
همچنین بخش عمدهای از این آتشسوزیها به خطای انسانی و بیتوجهی به حفاظت منابع طبیعی برمیگردد که بدون برخورد قاطع با عوامل انسانی، این چرخه ویرانی تکرار خواهد شد.
ضروری است سامانههای نوین پایش و پیشگیری، افزایش بودجه و آموزش عمومی و تقویت جایگاه جنگلبانان اجرایی شود؛ چرا که وقتی طبیعت میسوزد، فقط درختان نیستند که خاکستر میشوند، بلکه سرمایه ملی و آینده کشور نیز به خطر میافتد.
طبق اعلام رسمی، وسعت حریق در پارک ملی گلستان تا کنون به ۸۰ هکتار رسیده است.
مدیرکل حفاظت محیط زیست خراسان شمالی خبر داده که تیمهایی از ارتش، سپاه، هلال احمر، منابع طبیعی و نیروی انتظامی در محل حاضرند. اما آیا حضور فیزیکی نیروها به تنهایی کفایت میکند؟آیا این نیروها مجهز به ابزار تخصصی اطفای حریق در مناطق صعبالعبور هستند؟
گزارشها حاکی از آن است که هنوز هم از دمندههای دستی، بیل و آتشکوبهای ابتدایی استفاده میشود. در سال ۲۰۲۵، جنگلبانان ما هنوز به بالگردهای آبپاش، نقشههای حرارتی ماهوارهای، یا پهپادهای پایش حریق دسترسی ندارند.
یکی از معضلات اصلی در مدیریت بحرانهای زیستمحیطی در ایران، عدم وجود فرماندهی واحد و هماهنگ است. وقتی آتش شعلهور میشود، دهها نهاد مسئول وارد میشوند اما معلوم نیست چه کسی تصمیمگیر اصلی است. منابع طبیعی، محیط زیست، مدیریت بحران، استانداری، سپاه، ارتش، هلال احمر... این تعدد نهادها گاه به بیتصمیمی و اتلاف وقت منجر میشود.
گرچه ممکن است بخشی از حریقها به دلایل طبیعی مانند صاعقه یا گرمای شدید باشد، اما بخش عمدهای از آنها ریشه در خطای انسانی دارد. روشن کردن آتش توسط گردشگران، سوزاندن ضایعات کشاورزی یا حتی تعمد در زمینخواری و تصرف منابع ملی.
تا زمانی که هیچ برخورد قاطعی با عاملان انسانی آتشسوزیها صورت نگیرد و پروندههای آنها در پیچوخمهای اداری گم شود، این چرخه ادامه خواهد یافت.
حال شاید سوال این باشد که چه کارهای می توان انجام داد. پیشنهادات می تواند اینگونه باشد کهایجاد سامانه ملی پیشگیری و پایش حریق جنگلی با فناوریهای نوین، افزایش بودجه و تجهیزات تخصصی برای سازمانهای محیط زیست و منابع طبیعی، آموزش عمومی و فرهنگسازی در مورد حفاظت از منابع طبیعی،تقویت جایگاه قانونی و ساختاری جنگلبانان بهعنوان ضابط قضایی، ایجاد یگان واکنش سریع اطفای حریق جنگلی.
پارک ملی گلستان، بخشی از میراث جهانی بینظیر ماست؛ و دالاهو، قلب تپنده زاگرس، شاهرگ تنفسی غرب کشور. وقتی این دو میسوزند، تنها درختان نیستند که خاکستر میشوند؛ سرمایه ملی، زیستبوم، و آیندۀ فرزندان ما در آتش ناتوانی میسوزد.