به گزارش همشهری آنلاین، زن و بچه، جدیدترین ساخته سعید روستایی، اولین بار در جشنواره کن امسال نمایش داده شد و تحسین بسیاری از منتقدان را به دنبال داشت. با این سابقه یکی از امیدهای اکران برای فیلم های اجتماعی و غیرکمدی بود. اما شرایط طوری نبود که این اتفاق رقم بخورد و سازندگانش ترجیح دادند در شرایط مناسب تری فیلم را نمایش دهند. زن و بچه با بازی پریناز ایزدیار، پیمان معادی، فرشته صدرعرفایی، حسن پورشیرازی و سحر گلدوست در باره زنی به نام بهناز است که همسر خود را از دست داده و با مشکلات زیادی در زندگی دستوپنجه نرم میکند. او از یک طرف پسری به اسم علیار دارد که به دلیل بیانضباطی از مدرسه تعلیق شده و از سوی دیگر، تنشهایی را از سمت خانواده در مراسم نامزدیاش با حمید تجربه میکند که منجر به اتفاقاتی تلخ میشود. حوادثی که در آنجا رخ میدهد، مهناز را از یک زن آرام، به زنی طغیانگر تبدیل میکند.
در باره فیلم نوشته شده: «واقعیت این است که «زن و بچه» فیلمی برای سرگرمی لحظهای نیست. اما اگر دنبال فیلمی هستید که بعد از تماشا، ذهنتان را درگیر کند و تا روزها دربارهاش فکر کنید، این فیلم دقیقاً همان است. روایت بهاندازه کافی کشش دارد، شخصیتپردازیها عمیقاند، و بازیها بهقدری واقعیاند که احساس میکنید دارید زندگی کسی را تماشا میکنید، نه بازیگری را. در این میان، پریناز ایزدیار واقعاً میدرخشد. حس درونی شخصیت را دقیق منتقل میکند و بازیاش پر از لحظات واقعی است. پیمان معادی هم در نقش مردی که حضورش گرچه کم است، اما تأثیرش در روند فیلم کلیدی است، کاملاً باورپذیر ظاهر میشود.»
فیلمبرداری با دوربین روی دست که حس واقعگرایانه را چند برابر کرده است، موسیقی متن کم و این که سکوتها نقش مهمی در ساخت حس دارند و تدوین دقیق و بینقص نورپردازی سرد و طبیعی که کاملاً در خدمت فضاسازی است از نکات مثبتی است که در باره فیلم مطرح شده است.
یک فیلم عجیب و مالیخولیایی
منتقدان خارجی هم پس از نمایش فیلم در کن در باره آن نقدهایی نوشتند که بیشتر آنها فیلم را ستایش کرده بود. به جز یکی دو نقد منفی که معتقد بودند فیلم در فرهنگ خودش قابل فهم است و مخاطب غیرایرانی را سردرگم می کند.
پیتر بردشاو در گاردین درباره فیلم نوشت: «یک فیلم عجیب، غمانگیز و مالیخولیایی از سعید روستایی، کارگردان ایرانی که آخرین اثرش در جشنواره کن، درام خانوادگی «برادران لیلا» بود. داستان این فیلم درباره تصادفی بودن زندگی در تهران بزرگ است، یک پیچوتاب ملودراماتیک از غم، خشم و درد که به دلیل توالی بحرانها، حالوهوای سریالهای آبکی تلویزیونی را دارد. مانند «برادران لیلا»، این فیلم نیز درباره حق به جانبیِ مردان ایرانی است و این که چگونه یک مرد (هر چقدر هم ولگرد، بیخیال و با موقعیت اجتماعی پایین) میتواند به نحوی در بازار ازدواج بر یک زن برتری یابد.»
پیتر دبروژ در ورایتی نکته مهم این فیلم را از بین بردن فاصلهی بین فرهنگ ایرانی و جهان غرب دانسته و نوشته: «یکی از جذابیتهای تماشای آنچه زمانی «فیلمهای خارجی» مینامیدیم، کشف فیلمی از فرهنگی کاملا متفاوت و درک این واقعیت است که چقدر همه ما شبیه یکدیگر هستیم: نه رویاهای ما تفاوت چندانی دارند، و نه چیزهایی که ما را میخندانند یا به گریه میاندازند. اما همیشه خطر تجربه عکس آن وجود دارد، یعنی برخورد با داستانی که در آن هیچچیز مطابقت ندارد و رفتارها آنقدر غیرمنطقی یا غیرقابل توضیح به نظر میرسند که گویی در حال تماشای داستانهای علمی-تخیلی هستیم. فیلم «زن و بچه» سعید روستایی به من چنین حسی میدهد، حتی با اینکه [قصهاش] در یک کلانشهر مدرن اتفاق میافتد و اثر فیلمسازی است که آثارش نسبت به همکاران ایرانیاش، همیشه هالیوودیتر بوده.»
در نشریه ددلاین هم دیمون وایز بازی پریناز ایزدیار را برجسته ترین نکته فیلم دانسته است: «چشمان بزرگ و تیره رپریناز ایزدیار باارزشترین دارایی فیلم هستند و تغییرات ناگهانی و غیرمنتظره او شگفتانگیز است. اما همه بازیگران فیلم عالی هستند، به ویژه معادی که با آسانی از پرنس چارمینگ به یک شرور ماکیاولی تبدیل میشود. با این حال، فیلم متعلق به روستایی است، کسی که سبکی پرکنش او را عادت نداریم از سینمای ایران ببینیم؛ هرجومرجی از زومهای سریع و ترکینگ شات که به فیلم ظاهری بسیار زیبا و فریبنده میبخشد. او همچنین میتواند نکات ظریف و حساس را به خوبی به تصویر بکشد، و پایان آرام و ویرانگر فیلم، یکی از غافلگیرکنندهترین پیچشهای داستانی جشنواره کن امسال است.»