عطا نویدی: محمد حیدری، نوازندهای که از نوجوانی در کنار ابوالحسن صبا سنتور را آموخت، خیلی زود مسیر خود را بهعنوان آهنگساز و ردیفدان در موسیقی ایران یافت. او از همان نخستین سالها نهتنها به تدریس و اجرای موسیقی پرداخت، بلکه با ترانههایی برای خوانندگان قدیمی پیش از انقلاب خاطرهساز نسلهای مختلف شد. از «سوغاتی» و «بهار بهار» گرفته تا «صبحت بخیر عزیزم» و «بیا بنویسیم»، آثار حیدری نشان میدهد که چگونه میتوان سنت را با لطافت احساس و نوآوری در هم آمیخت و ملودیهایی ساخت که هنوز تازه و شنیدنیاند. زندگی او، از سالهای شاگردی نزد صبا تا روزگار مهاجرت و فعالیت در آمریکا، روایت پیوستهای است از عشق به موسیقی و خلق بیش از دویست اثر که بر تاریخ ترانه ایرانی جاودانه شده است.
این آهنگساز در سوم شهریور ۱۳۹۵ در آمریکا درگذشت. به مناسب درگذشت او با رضا مهدوی نوازنده و مدرس سنتور و پژوهشگر موسیقی گفتگویی کردیم.
به گفته رضا مهدوی، محمد حیدری به معنای حقیقیِ کلمه استاد بود چرا که هم شاگردان بزرگی را تربیت کردند، هم آهنگسازیهای شاخصی داشته و هم اینکه در امر تدریس شیوه خاص خودشان را داشتند.
به باور مهدوی، «حیدری بابرخاستن از مکتب استاد ابوالحسن صبا _ که خود مبدع بزرگان موسیقی ایران در دوره معاصر و نابغهای بیبدیل بود _ توانست جایگاه ویژهای در میان شاگردان مکتب صبا پیدا کند.»
مهدوی اظهار داشت که در میان شاگردان صبا پدیدههای بسیاری ظهور کردند، اما حیدری به عنوان یک پدیدهی منحصر به فرد در سنتورنوازی، آموزش، اجرا، آهنگسازی و تنظیم، جایگاه بیبدیلی برای خود رقم زد.

او ادامه میدهد: «این آهنگساز از آن دسته هنرمندانی بود که اصطلاحاً ودیعهای الهی با خود داشت؛ هنرمندی که حتی بدون استاد نیز میتوانست خلاقیتهای ویژهای از خود بروز دهد و به عنوان پدیدهی روزگار مطرح شود.»
مهدوی در ادامه با اشاره به تخصص محمد حیدری در سنتور یادآور شد که او در آهنگسازی و تنظیمها به ندرت ساز تخصصی خود را شاخص میکرد؛ ویژگیای که در بسیاری از آهنگسازان کمتر دیده میشود.
این پژوهشگر همچنین گفت: «او نتنویسیها، پارتیتورها و تنظیمهای خود را با هدف رشد و توسعه موسیقی ملی ایران آماده میکرد و به ویژه در هنرستان شبانه موسیقی به دنبال تقویت فرهنگ شنیداری و آموزش موسیقی بود.»
رضا مهدوی به نوع اجراهای حیدری اشاره میکند و میگوید «چه در داخل و چه در خارج از کشور، اجراهای او نوآوریهایی داشت که هنوز شاهد مثالهای مشابه آن نیستیم. آهنگهایی که پیش و پس از انقلاب ساخت، در نوع خود بینظیر و بیبدیل بودند.»
او به اهمیت نگاه حیدری به موسیقی ملی ایران اشاره کرده و میگوید: «محمد حیدری به خوبی درک کرد که روزگار سختی برای موسیقی اصیل ایرانی شکل گرفته است؛ موسیقی ملی ایرانی یا موسیقی دستگاهی که پیشتر به اشتباه موسیقی سنتی خوانده میشد، دیگر رگههایی از سنت دوره قاجار را نداشت و از دوره پهلوی به بعد، امروزیتر شد. حیدری نگران بود که موسیقی از دست برود و نسل جوان به آن روی نیاورد. او به سمت موسیقی مردمی و پاپ ایرانی رفت، که در آن زمان بیشتر از غرب وارد شده بود و ملودیهایش غربی به نظر میرسید. موسیقی او از تمامیت موسیقی ملی ایران، اقوام مختلف، موسیقی شهری و روستایی بهره میبرد.»
او اضافه میکند: «آهنگسازی و تنظیمهای حیدری ساده به نظر میرسید، اما ملودیها و ترانههایش در عین سادگی، بسیار قوی و با مفاهیم عمیق بودند؛ به طوری که خوانندگان برجسته، چه خانمها و چه آقایان، آنها را اجرا کردند. این آثار هنوز برای نسل نو نمونه و الگویی ارزشمند هستند، اما متأسفانه مشابهسازی آنها بسیار کم است.»
مهدوی به دیدگاه حیدری درباره تلفیق سنت و مدرنیته اشاره کرده و گفت: «محمد حیدری و شاگردان مکتب صبا از دل جامعه برخاستند، تحولات زمانه را میفهمیدند و به توسعه موسیقی فکر میکردند. آنها وفادار به سنت بودند، اما با مدرنیسم نیز آشنا بودند. به همین دلیل، آهنگهای حیدری برای تمامیت موسیقی فلات ایران بود و همه اقوام و گویشها از آن لذت میبردند؛ و این راز ماندگاری آثار اوست.»
او توضیح میدهد: «نتها در ظاهر ساده بودند، اما به واسطه درک دقیق حیدری از شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه، خلاقیت و آهنگسازیهایی را رقم زد که هم مردم زمان خود را جذب میکرد و هم برای آینده باقی میماند. نوازندگی او تمبری منحصر بهفرد داشت و شبیه هیچ کس نبود. او ردیف را کامل میشناخت، علوم موسیقی شرق و غرب را میدانست و با استعداد خدادادی خود، موسیقیای خلق میکرد که هم مردم زمان حال آن را درک کنند و لذت ببرند و هم متعلق به نسلهای آینده باشد.»
۵۹۵۹