بر اساس جدیدترین آمار وسعت جنگلهای چین ۷۶میلیون هکتار است، یعنی ۹.۷درصد از کل مساحت کشور.
بهوضوح روشن است که چین پوشش جنگلی کافی ندارد. طی قرون هجدهم و نوزدهم، جنگلها بهتدریج نابود شدند و تلاشی جدی برای احیای آنها صورت نگرفت. مناطق مرتفع اغلب عاری از درخت شدند. برآورد میشود که در طول تاریخ، حدود ۳۰۰میلیون هکتار جنگل در چین از بین رفته است. بیش از نیمی از جغرافیای چین همچنان تحت تاثیر فرسایش مداوم قرار دارد و ۱۶۰میلیون هکتار برهنه و بدون پوشش است.
روند جنگلزدایی در برخی استانها شدیدتر بوده است. با این حال هنوز در برخی مناطق مرتفع، جنگلهای نسبتا خوبی وجود دارد. برای نمونه، استان سیچوان ۳۰ درصد پوشش جنگلی دارد (۱۳.۳میلیون هکتار) و در استان یوننان این رقم ۲۳درصد (۱۰.۷میلیون هکتار) است.
استانهای هونان و فوجیان در نواحی گرمسیری به ترتیب ۱۹ و ۱۸ درصد پوشش جنگلی دارند. گستردهترین منطقه جنگلی در شمال و شرق منچوری قرار دارد که ۲۰میلیون هکتار را دربرمیگیرد و منبع اصلی چوب تجاری چین (حدود ۲.۴میلیارد مترمکعب) به شمار میآید. از میان سه استان منچوری، بهترین پوشش جنگلی مربوط به «هیلونگجیانگ» است که با مساحتی معادل ۴۶۰ هزار کیلومترمربع (تقریبا برابر با فرانسه) حدود ۱۳میلیون هکتار جنگل و ۱.۶میلیارد مترمکعب درخت(عمدتا سوزنیبرگ) دارد.
با این حال، این میزان در مقایسه با ظرفیت طبیعی این مناطق سرد و مرطوب چندان زیاد نیست، زیرا جنگلها در اثر آسیب گسترده در زمان جنگ و همچنین آتشسوزیها آسیب دیدهاند.
جنگلهای چین از نواحی معتدل سرد و گرم تا مناطق گرمسیری گسترده شدهاند و تنوع بسیار بالایی از گونهها را شامل میشوند.
چهره جنگلهای منچوری برای جنگلبانان غربی آشناست، ترکیبی از گونههای بلوط، زبانگنجشک، افرا، بهویژه صنوبرها، تبریزیها و توس و گونههای مخروطی (کاج، نراد و لاریکس) است.
در مغولستان داخلی و سایر مناطق کوهستانی شمال و شمالشرق چین نیز جنگلهای مشابهی یافت میشود. در سینکیانگ (آسیای مرکزی)، کوههای مرتفع تیانشان با یخچالهای طبیعی، جنگلهای کاج و مراتع کوهستانی شبیه آلپ پوشیده شدهاند. جنگلهای معتدل تقریبا بدون مرز مشخصی به جنگلهای گرمسیری میپیوندند. به جز آسیای مرکزی، در چین نه منطقه بیابانی وسیع وجود دارد و نه ناحیه مدیترانهای. از شمال تا جنوب، پستی و بلندیها مانع جدی برای عبور آبوهوا ایجاد نمیکنند، بنابراین گونههای گرمسیری مقاوم به سرما و گونههای معتدل مقاوم به گرما در هم آمیختهاند. ترکیب همزمان گرمای تابستان و بارش باران در بیشتر مناطق، سبب غنای جنگلها شده است، البته تا جایی که فعالیتهای انسانی آنها را تخریب نکرده باشد.مناطق گرم و مرطوب جنوب و جنوبشرق بقایای جنگلهای گرمسیری واقعی را حفظ کردهاند. این جنگلها شامل گونههای بلند و سریعالرشد در میان تاجپوش متراکم درختان همیشهسبز هستند.
در مسیر هنگکنگ به گوانگژو (کوانگچو)، رشتهکوههایی مشاهده میشود که یا فاقد جنگلاند.
تعیین سهم انسان و عوامل طبیعی در تخریب جنگلها آسان نیست، اما در برخی مناطق، عوامل انسانی یا دامی را نمیتوان مقصر دانست.
تقریبا مسلم است که چین هرگز بهطور کامل پوشیده از جنگل نبوده است. بخشهای شمالی استانهای شانشی و شِنشی در شمالغرب چین ــ بهویژه در خم بزرگ رود زرد ــ و همچنین مناطقی نسبتا هموار در مغولستان و ترکستان چینی در طول تاریخ فاقد جنگل بودهاند. خشکی شدید، خاک نفوذناپذیر و کمبود رطوبت اجازه رشد پوشش گیاهی بهجز استپها را نمیداده است. با این حال، پوششهای میان جنگل و استپ بهصورت بوتهزار در بسیاری از مناطق کوهستانی چین دیده میشود.
این وضعیت در سفر به کوههای شمالغرب پکن یا پرواز بر فراز استانهای شانشی و شِنشی بهوضوح دیده میشود. تقسیم سهم عوامل طبیعی و انسانی در این وضعیت دشوار است، زیرا پدیدهها پیچیدهاند و از منطقهای به منطقه دیگر تفاوت دارند. آثار حضور انسان مشهود است، اما خشکسالی، باد، یخبندان زمستانی و کمحاصلی برخی اراضی نیز موانع بزرگی برای استقرار جنگل به شمار میروند.
کارشناسان چینی برآورد میکنند که فرآیند تخریب حدود یکششم از کل مساحت کشور را دربرگرفته است، یعنی ۱۶۰میلیون هکتار. بیشترین آسیب در حوضه رود زرد (حدود ۵۸۰ هزار کیلومترمربع) بهویژه در خم بزرگ این رود رخ داده است. پس از آن حوضه رود یانگتسه یا رود آبی (۱۶۰ هزار کیلومترمربع)، سپس منطقه پکن و کوههای شمالشرق خم رود زرد (۱۳۰ هزار کیلومترمربع) و نیز حوضه رود هوآی (۷۵ هزار کیلومترمربع) قرار دارند.
با توجه به گستردگی و تنوع اقلیمی چین، طبیعی است که فرسایش در این کشور به اشکال مختلف بروز کند. از جمله خطرناکترین عوامل اقلیمی میتوان به توفانهای شنی شدید و مکرر و همچنین یخبندان و آتسسوزی اشاره کرد. نهاد مرکزی مسوول جنگلداری، مرتعها و منابع جنگلی در چین، «اداره ملی جنگلداری و مرتعها» است، که زیرمجموعه وزارت منابع طبیعی عمل میکند. این سازمان سیاستگذاری، تنظیم مقررات، نظارت بر حفاظت، احیاء جنگلها، پایش اکولوژیک و سایر جنبههای مرتبط را برعهده دارد.
قانون جنگلداری اولین بار در سال ۱۹۸۴ تصویب شده، و در سالهای بعد چند بار تجدیدنظر شده است تا قوانین مطابق با چالشهای جدید زیستمحیطی و توسعه اقتصادی اصلاح شوند. این قانون اهدافی مانند حفاظت، بهرهبرداری معقول، توسعه درختکاری، هماهنگسازی برداشت و کاشت مجدد و تضمین حقوق استفادهکنندگان قانونی را دنبال میکند.
قوانین پیادهسازی تصریح میکنند که جنگلها، چوب جنگلی و اراضی جنگلی باید ثبت شوند. مالکیت دولت و مالکیت جمعی باید مشخص باشد و سند داشته باشد.
در سند قانون جنگلداری جدیدتر (۲۰۱۹) توجه بیشتری به حفاظت طبیعی جنگلها، محدودیت برداشت از جنگلهای طبیعی، ترمیم جنگلها، کاهش اثرات مخرب، آتشسوزی، و دفع آفات و امراض درختی شده است. همچنین مسوولیت دولتهای محلی در قبال آتشسوزی جنگل، کنترل آفات، حفاظت عمومی جنگلها، و نظارت و بازرسی قانونی افزایش یافته است.
منبع:
www.globalforestwatch.org