عصر ایران - مادر و فرزند بخشی از خود را با یکدیگر به اشتراک میگذارند. سلولهای مادر تا همیشه در بدن نوزاد و سلولهای نوزاد در بدن مادر باقی میمانند.
پژوهشهای حوزه مامایی میگویند بدن ما فقط مجموعهای از سلولهای متعلق به خودمان نیست. ما در تمام عمر، نشانههایی زنده از کسانی را با خود حمل میکنیم که به ما جان دادهاند یا به دنیا آوردهایم. این پدیده که میکروکایمریسم نام دارد.
در دوران بارداری، سیستم ایمنی مادر ناگهان طوری رفتار میکند که انگار زبان تازهای یاد گرفته است؛ زبانی که در آن پذیرفتن جای مقابله کردن را میگیرد. سلولهای جنین که نیمی از آنها از پدر میآید، در بدن مادر پذیرفته میشوند، جا پیدا میکنند و حتی سالها بعد از تولد هم در بافتهای مختلف به زندگی ادامه میدهند. برای دانشمندان این کشف معنایی روشن دارد.
یعنی پس از به دنیا آمدن فرزند هم بخشی از سلولهای او در بدن مادر میماند و در بافتها و گردش خون مادر اثرگذاری دارد.
این رابطه البته یکطرفه هم نیست. جنین نیز سلولهایی از مادر دریافت میکند؛ سلولهایی که ژنهایی در خود دارند که کودک بهطور وراثتی نگرفته است. این سلولها تا بزرگسالی در بدن فرزند باقی میمانند. دانشمندان این وضعیت را هویت ایمنی گسترده مینامند؛ مفهومی که نشان میدهد مرز میان خود و دیگری در بدن انسان چقدر ظریف و انسانی است.
میکروکایمریسم جنینی، یعنی ورود و ماندگاری سلولِ جنین در بدن مادر، اولین در سال 1893 کشف شد.
در آن زمان، دانشمندی به نام جورج اِشمورِل متوجه شد که بعضی سلولهای جفت (بهخصوص سلولهای لایه بیرونی جفت که تروفوبلاست نام دارند) از جنین جدا شده و وارد بدن مادر شدهاند.
او این سلولها را در ریه یک مادر که بر اثر عارضه شدید بارداری فوت کرده بود پیدا کرد. همین کشف نشان داد که سلولهای جنین میتوانند وارد خون مادر شوند و در بدن او حرکت کنند. بعدها، دانشمندان فهمیدند که فقط سلولهای جفت نیستند که به بدن مادر میروند. انواع سلولهای خونی و پیشسازهای خونساز جنین نیز در خون مادر دیده شدند.
چند دهه بعد، یعنی در سال ۱۹۶۳، پدیده برعکسش هم کشف شد: پژوهشگران سلولهای مادر را در خون بندناف پیدا کردند. یعنی علاوه بر سلولهای جنینی در بدن مادر، سلولهای مادری نیز وارد بدن جنین میشوند.
سلول های میکروکایمریک در برخی پاسخ های ایمنی و بیماری های مرتبط با سیستم ایمنی نقش قابل توجهی دارند. همچنین، توانایی سلول های جنینی برای عبور از سد جفتی و سد خونی- مغزی، مهاجرت به بافت های گوناگون و تمایز به چندین نوع سلول مختلف، باعث پیشبرد استراتژی هایی برای پیوند داخل وریدی سلول های بنیادی یا اجدادی بهمنظور ترمیم با روش سلول درمانی شده است.
پشت این یافتهها، داستانی آرام اما تکاندهنده جریان دارد: مادر در سکوت سلولی، بخشی از وجود فرزندش را با خود حمل میکند و فرزند هم همیشه ذرهای از مادر را درون خود نگه میدارد. واقعیتی زیستی، جاری در بافتها و در عمر انسان.
پیش از هر چیز، این کشف یادآوری لطیفی است از اینکه پیوند مادر و فرزند، بسیار فراتر از احساس و خاطره است؛ در بدن حک شده و در خون جریان دارد.
منابع: مقاله سایت NATURE , مجله مامایی و نازایی زنان