مدیرعامل شرکت برق تهران روز گذشته، استفاده ۶۷ درصدی مشترکان تهرانی از خدمات نرمافزار «برق من» را نشاندهنده «استقبال مخاطبان از دستاوردهای این حوزه در تامین انرژی» دانست و از تلاش همکارانش «تشکر ویژه» کرد. این مزاحی بیپایان است که مسئولان ابتدا برای شهروندان محدودیت میآفرینند، سپس از آن دستاوردی میسازند و بابتش از خود قدردانی میکنند؛ اما چرا این نرمافزار دستاورد نیست؟
استفاده ۶۷ درصد از شهروندان یک شهر از یک اپلیکیشن، اگر در محدوده همین گزاره باقی بماند، البته دستاورد پرشکوهی هم به نظر میرسد اما حتما آقای «کامبیز ناظریان»، مدیرعامل شرکت توزیع نیروی برق تهران، از من و شما بهتر میدانند که جمع کثیری از این ۶۷ درصد، برای مشاهده جدول خاموشیها به سراغ این اپلیکیشن میروند؛ خاموشیهایی که اتفاقاً مسئول آن نهاد متبوع خود ایشان است و باعث خسارتهای متعددی نیز شده است.
اگر هم تاکنون از این مسئله مطلع نبودهاند، به اطلاعشان میرسانیم که نظرسنجی ما در دیجیاتو با ۲۵۰۰ پاسخ در تلگرام و ۲۷۰۰ پاسخ در اینستاگرام تا لحظه نگارش این یادداشت، نشان میدهد حدود نیمی از پاسخدهندگان (۴۶ درصد در تلگرام و ۵۶ درصد در اینستاگرام) از این برنامه برای اطلاع از برنامه قطعی برق استفاده میکنند. نیمی دیگر (۵۰ درصد در تلگرام و ۴۱ درصد در اینستاگرام) گفتهاند اصلاً از برنامه استفاده نمیکنند و درصد ناچیزی هم برای مشاهده و پرداخت قبض (۸ درصد در تلگرام و ۲ درصد در اینستاگرام) و یک درصد هم برای سایر موارد به سراغ این اپلیکیشن میروند.
در همین حال، تجربه کار با اپلیکیشن نشان میدهد حتی همین دستاورد فرضی هم سرشار از مشکلات نرمافزاری است که بیان تکتک آنها مجال دیگری میطلبد. افزونبراین، هنوز یادمان نرفته که این دستاورد، مدتی پیش امکان اسکرینشات گرفتن از جدول خاموشیها را برای کاربران بسته بود و با وساطت مرکز اطلاعرسانی ریاستجمهوری و در یک «آپدیت» این امکان دوباره در دسترس کاربران قرار گرفت.
از اینها گذشته، از آنجا که «مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید»، مرجع معتبر اظهارنظر درباره یک برنامه هم، کاربران آن هستند و باز اگر مدیرعامل برق تهران از این نظرات هم معطل نیستند یا گزارشهای دیگری به ایشان دادهاند، میتوانند سری به نظرات مردم پای خبر این اظهارنظرشان بیندازند که ما به حکم رعایت ادب از بازنشر آنها معذوریم.
مدیرعامل برق تهران نخستین و آخرین مسئولی نیست که اینگونه از رنجهای مردم دستاورد میسازد و نمونههایش را به وفور میتوان در سیستم مدیریتی کشور مثال زد. عدهای شبکههای اجتماعی را فیلتر میکنند و بعد با تبختر ارائه اینترنت طبقاتی به این و آن را دستاورد میشمارند. عدهای دیگر واردات محصولات خانگی را ممنوع میکنند و بعد از رکوردشکنی فروش محصولات داخلی تقدیر میکنند و خلاصه، هرکس از آزار دادن مردم برای خود نمدش را میبافد. اما این دستاوردهای فرضی در نهایت، با نادیدهگرفتن رنجهای واقعی مردمان، هیزم به آتش خشم شهروندانی میریزند که مطالبههایشان به قعر هرم مازلو رسیده است و تبعات زیانبار این خشم هم در جامعه مشهود است. پس شاید اگر دل مسئولان به عذرخواهی و دلجویی از مردم رضا نمیدهد، حداقل زبان به کام بگیرند که به قول سعدی علیهالرحمه، «نه هر سخن که برآید بگوید اهل شناخت».